Obedience to the expert

متاسفانه  یکی از اشکالات عمده مسولین کشوری، کوتاه آمدن در مقابل متخصصین است! کاری که در دوران مشروطه، بنام جدایی دین از سیاست انجام دادند. گفتند کار دنیا را به ما بسپارید، و شما به آخرت بپردازید. مانند قیصر که گفته بود: زمین برای ماست و آسمان برای کشیش ها. حالا تخصص جدای از دین را اجرا می کنند، نتیجه آن هم وضع موجود است که: هر روز صد ها نفر می میرند! و لی هنوز می گویند کار را به متخصص واگذار کرده، دستورات او را اجرا نمایید! تعطیل کردن مساجد و زیارتگاهها و: ابطال احکامی که پیامبر خیلی سفارش می کرده: مانند دست دادن به همین بهانه صورت می گیرد. حالا مهم نیست، بالاخره باید به حرف متخصص گوش داد! ولی اگر متخصص نباشد، و خود را جا زده باشد چه؟ آیا باز هم حکم واجب، اطاعت از او است؟ یا اینکه، متخصص بود ولی سوء نیت داشت: یافته ها و دانسته های خود را، معکوس بیان کرد، و به قول امروزی ها، استانداردهای دوگانه ارائه داد. آیا باز هم باید مملکت را، به دست آنها داد و خود کنار نشست؟