دستمزد شورش در ایران چند است؟

 در تراز مالی جهانی بالاترین درآمد ها پس از مواد مخدر برای شورشگران ایرانی است. بررسی منابع و مصارف ان نشان می دهد: در شورش اخیر در اهواز هر شورشگر هزار دلار برای یک شب دریافت می کند. البته اگر از شهرهای همجوار باشند هزینه سفر با اتوبوس هم به آنان داده می شود ولی اگر از تهران یا کلانشهرها و یا خارج از کشور باشند هزینه سفر آنها بصورت هوایی پرداخت می شود. براساس دستگیریهایی که از شورش گران به عمل آمده نشان می دهد که اغلب آنها علاوه بر هزینه سفر و دستمزد یک رانت اصلی هم برای شهرهای دیگر گرفته اند. لذا به نوبت از اهواز به نجف اباد رفته بعد به گلپایگان می روند بطوریکه مردم گلپایگان گفته اند تا حالا این جمعیت را در بین خود ندیده بودند!  

قحطی زدگان چاق و چله!

دشمنان ما را خداوند از احمق ها افریده زیرا هرچه می گویند برعکس است و شعار هایی که می دهند همه ذروغ است. مثلا می گویند ما داریم میاییم! 50سال است که می گویند و نمی ایند زیرا اگر انها می خواستند بیایند که فرار نمی کردند. می گویند در ایران قحطی شده و مردم گرسنه اند! در حالیکه سارمان ملل اعلام کرده 95درصد ایرانی ها بیماری چاقی دارند و اغلب آنها چربی خون و قند بالا دارند و این ها علامت پرخوری است نه قحطی! علامت قحطی شکم های به پشت چسبیده و استخوانهای بیرون زده و نفس های آخر است.  و همه می دانند که دروغ است ولی باز هم آنها کار خودشان را می کنند. الان مردم را تشویق کردند که بروند نان بخرند و انبار کنند! بدبخت ها نمی دانند این یعنی اعتماد به دولت رئیسی!  

کالا برگ یعنی سوء استفاده دولتی!

کالا برگ یا کوپن و امثال آن روش کمونیستی است که از حزی توده و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به یادگار مانده. و این روش سوء استفاده آنان بود تا با پیچیدگی های خاص خود اختلاس و دزدی و باند بازی ها معلوم نشود. همه می دانند که در عصر کوپنیسم، مردم حوصله صف ایستادن نداشتند و اغلب کوپن های خود را خشکه می فروختند. تا کالای جایگزین بخرند. کوپن فروشی پر درآمد ترین شغل بود. و اینها چه می کردند؟ کوپنهای خریداری را یکجا جمع کرده و به سردخانه می رفتند و همه را می خریدند و در بازار ازاد به قیمت های بالا می فروختند. بنده در ان موقع نخست وزیری بودم یک شب مهندس موسوی به حراست زنگ زد که بروید باند گوشت را متلاشی کنید! و ما به دنبال آدرس و اطلاعات بیشتر بودیم که فردا صبح گفتند لازم نیست! بله سمبه باند گوشت از نخست وزیر قوی تر بود. گویا بهزاد نبوی که رئیس کوپن ها بوده گفته بود: اگر بخواهی با این باند درگیر شوی، سرنوشت شهید رجایی در انتظارت است. ولذا مهندس موسوی که نتوانسته بود با یک باند مبارزه کند، استعفا داد که البته استعفایش قبول نشد. و ناچار به همزیستی با این باند های فساد و فحشا مشغول شد. از ان به بعد نهار و شام موسوی تغییر کرد! 

قانون شفافیت باعث ارزانی خواهد شد

قانون شفافیت اگر در مجلس تصویب شده و خوب اجرا شود باعث ارزانی و فراوانی خواهد شد زیرا همه گرانیها برای دریافت سود بیشتر با روشهای مخفی است. یعنی گاهی ان را در حقوق های نجومی مخفی می کنند، گاهی هم در پاداش ها مستتر می کنند. و واصولا هیچ دستمزدی نیست که باعث گرانی نشود. زیرا که یکی از عوامل مهم تولید هزینه حقوق و دستمزد است. البته نه حقوق و دستمزد حداقلی و کارگری بلکه حقوق و دستمزد و پاداش مدیریتی . سیستم کمونیستی به همین دلیل بوجود آمد زیرا که سرمایه داران و مدیران برای خود سقفی قائل نبودند. و تا جاییکه میتوانستند به بهانه سود و پاداش و غیره دریافتهای خود را بالا مب بردند. و در سیستم سرمایه داری این امر مجاز و بلکه توصیه شده است زیرا یک اصل از اصول مدیریت است . مدیریت استثماری به این شکل است که می گوید سود حداکثری در صورتی به دست می آید که درآمد ها بیشتر و هزینه ها کمتر شود. و این دو متضاد یکدیگر هستند یعنی هزیه ها برای کارگران و سود برای سرمایه گذاران است.  

یک چشم در راه انقلاب

یک چشم در راه انقلاب و چشم دیگر در راه ضد انقلاب! که از عجایب انقلاب اسلامی است. البته در زمان های قبل هم وجود داشته که افرادی مثل ظلحه و زبیر هم سهم خواهی کردند و به آنان نرسید لذا به ضد انقلاب پیوستند. الان هم یک کسی که یک چشم خود را در حادثه هفتم تیر در کنار شهید بهشتی تقدیم انقلاب کرده، چشم دیگرش را به شیطان فروخته و نمی بیند! مثلا نوشته که (پرزیدنت)رئیسی اینهمه پولها را می گیرد چه کار می کند که مردم نمی بینند؟ البته خودش نمی بیند فکر می کند مردم هم نمی بینند! زیرا جناب رئیس جمهور بارها اعلام کرده که کل دریافتی از کره را که 7میلیارد دلار بود بابت بدهی دولت قبل پرداخته و دریافتی های جدید را هم یارانه مستقیما به مردم می دهد! اما تعجب اینجاست اگر چشم ندارد ببیند!