شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

از گرانی کسی نمرده است،

ولی از ارزانی همه سکته می کنند! وقتی دلار از 33به کانال 24 رسید یعنی ثروت عظیمی از سرمایه گذاران و دلالان دلار باد هوا شد زیرا آنان به امید 34شدن خریداری کرده بودند ولی الان می شنوند که هر روز ارزانتر خواهد شد! خانه های متری 70به کانال 50افتاده و خریداری هم نیست! و ارزانتر هم خواهد شد. یعنی 30درصد ضرر از اصل سرمایه. سکه و طلا از کانال 15 به زیر ده در حال حرکت است و این، همه دلالان طلا مخصوصا کلاهبرداران مهریه ای را به عزا نشانده است. در حالیکه نفت ایران بیش از 40درصد رشد صادرات داشته و قیمت آن برای اولین بار از 2015به بالای صد دلار رسیده است.    این نه تنها کسی را سکته نداده! بلکه باعث خوشحالی همه شده زیرا درآمد نفتی بیش از دو برابر شده است. طبیعی است وقتی نفت گران می شود، درآمد نفتی بالا می رود و صندوق توسعه ملی یا ذخیره های دلاری افزایش پیدا می کند. دستمزد ها افزایش می یابد و دولت میتواند یارانه ارزی هم بدهد. پس جو روانی رونق اقتصادی تقویت می شود . بیکاری از بین می رود. شغل آنقدر زیاد می شود که هر فردی تا چهار پنج شغل می تواند داشته باشد. برخی ها تا بینهایت شغل خواهند داشت.و همه هرچیزی را که دوست داشته باشند می خرند و در خانه هایی گرانقیمت تر می نشینند. وقتی تقاضا برای همه چیز افزایش پیدا کرد، تولید داخلی جوابگو نشده لذا واردات در دستور کار دولت قرار می گیرد. واردات کالاهای اساسی و غیر اساسی یعنی ایجاد اشتغال برای همسایه ها و خرید محصولات آنها و رشد اقتصادی یکنواخت و همسان با ایران داشتن. و به این ترتیب در همه جای دنیا اثر رونق اقتصادی ظاهر شده و مردم به تولید و کشاورزی روی می اورند. طبیعتا هعمسایه ها نیز برای فروش محصولات خود مشتری پیدا می کنند، ولذا نسبت به افزایش قیمت آنها هم اقدام می کنند. چون کل تقاضا افزایش یافته ولی امکانات چندان افزایشی نیافته است. زیرا آنها هم برای ارائه محصولات خود باید اضافه تر کار کنند و دستمزد های بالاتری بدهند. و اشتغال مولد را رشد دهند. پس گران شدن نفت، در افزایش اشتغال، افزایش سطح رفاه مردمی رشد اقتصادی و بالارفتن دستمزد ها در سطح جهان بطور یکنواخت اثر می گذارد. و ایران مرکز رشد اقتصادی جهانی می شود. لذا میتوان گفت گرانی یا تورم همان رشد اقتصادی است. آن هم مثل قانون ظروف مرتبطه در سطح دنیا تعادل ایجاد می کند. یعنی اقتصاد جهانی با افزایش قیمت یک محصول به رتبه ای بالاتر شیفت می کند. حالا برعکس اتفاق بیافتد؟ یعنی نفت به عنوان شاخص قیمت ها، کاهش یابد، ایران دچار کمبود درآمد نفتی می شود، در واردات خود تجدید نظر می کند ویا بهای کمتری برای ان می پردازد. کارگران و کشاورزان همسایه هم از این راه دچار ضربه اقتصادی می شوند دستمزد آنها پرداخت نمی شود و یا کمتر پرداخت می شود. کالاهای تولیدی روی دستشان می ماند. و به معنی واقعی رکود بر اقتصاد سایه می افکند. یعنی آمریکا با تحریم فروش نفت ایران ضربه بزرگی به اقتصاد ایران و جهان وارد می کند. که بی نتیجه مانده است زیرا که ایران تحریم ها را دور زده و بدون توجه به اخطار های توخالی انها رشد اقتصادی را برای جهانیان رقم می زند. به همین دلیل تا زمانی که فروش نفت ایران به مدت 50 سال اولیه در دست انگلیس بود، بریتانیا تبدیل به امپراطور جهانی شده بود،(از 1289تا 1339) وقتی در 1339 نفت ملی شد به دست آمریکا افتاد و آن را ابر قدرت جهان کرد!(1339تا1359). از سال 1359تا 1399که چین و روسیه و هند و ژاپن در آمد نفت ایران را بالا کشیدند(نفت بردند پولش را ندادند) ولی از دولت جدید، که تحریم ها دور زده شده دوران امپراطوری ایران آغاز می شود

No one has died of grief,

But everyone suffers from cheapness! When the dollar went from 33 to channel 24, it means that a huge fortune of investors and speculators of the dollar was blown away because they had bought it in the hope of becoming 34, but now they hear that it will get cheaper every day! 70-meter houses have fallen into Channel 50 and have not been purchased! And it will be cheaper. That is 30% of the principal loss. Coins and gold are moving from Channel 15 to below ten, and this has made all gold traders, especially dowry swindlers, mourn. While Iran's oil has grown by more than 40 percent and its price has reached over one hundred dollars for the first time since 2015. And not only did not stroke anyone! Rather, it has made everyone happy because oil revenues have more than doubled. It is natural that when oil becomes more expensive, oil revenues increase and the National Development Fund or dollar reserves increase. Wages are rising and the government can subsidize foreign exchange. So the psychological atmosphere of economic prosperity is strengthened. Unemployment disappears. The number of jobs increases so much that each person can have up to four or five jobs. Some will have endless jobs. And everyone will buy whatever they like and live in more expensive houses. When demand for everything increases, domestic production is not met, so imports are on the government's agenda. Importing basic and non-essential goods means creating jobs for neighbors and buying their products and having uniform economic growth similar to Iran. And in this way, the effect of economic prosperity has appeared all over the world, and people are turning to production and agriculture. Naturally, all the shadows also find customers to sell their products, so they also try to increase their prices. Because the total demand has increased but the possibilities have not increased much. Because they also have to work harder to pay for their products and pay higher wages. And grow productive employment. Thus, the rise in oil prices has a uniform effect on increasing employment, increasing the welfare of the people, economic growth, and raising wages worldwide. And Iran becomes the center of global economic growth. Therefore, it can be said that inflation is the same as economic growth. Like the law of related utensils, it balances the world. That is, the global economy shifts to a higher rank as the price of a product increases. Now the opposite happens? That is, as oil prices fall, Iran suffers from a shortage of oil revenues, reconsiders its imports, or pays less for them. Neighboring workers and farmers are also hit hard in this way. Their wages are not paid or they are paid less. Production goods remain in their hands. And the real recession is casting a shadow over the economy. In other words, the United States will deal a major blow to the Iranian and world economies by boycotting the sale of Iranian oil. Which has remained fruitless because Iran is bypassing sanctions and ignoring economic growth for the world, regardless of their hollow warnings. For this reason, as long as the sale of Iranian oil was in the hands of Britain for the first 50 years, Britain had become the world emperor, (from 1289 to 1339) when oil was nationalized in 1339, it fell into the hands of the United States and made it a world superpower! (1339 to 1359). From 1980 to 2016, when China, Russia, India and Japan increased Iran's oil revenues (they took oil but did not pay for it), but the new government, whose sanctions were circumvented, begins the era of the Iranian Empire.

لم یمت أحد من حزن ،

لکن الکل یعانی من الرخص! عندما ارتفع الدولار من 33 إلى القناة 24 ، فهذا یعنی أن ثروة ضخمة من المستثمرین والمضاربین على الدولار تلاشت لأنهم اشتروها على أمل أن یصبحوا 34 ، لکنهم الآن یسمعون أنها ستنخفض کل یوم! منازل 70 مترا سقطت فی القناة 50 ولم یتم شراؤها! وسیکون أرخص. هذا هو 30٪ من الخسارة الرئیسیة. تتحرک العملات والذهب من القناة 15 إلى أقل من عشرة ، وقد جعل هذا جمیع تجار الذهب ، وخاصة المحتالون على المهور ، فی حالة حزن. بینما نما النفط الإیرانی بأکثر من 40 فی المائة ووصل سعره إلى أکثر من مائة دولار لأول مرة منذ عام 2015. ولیس فقط لم یضرب أحدا! بل أسعد الجمیع لأن عائدات النفط تضاعفت. من الطبیعی أنه عندما یرتفع سعر النفط ، تزداد عائدات النفط ویزداد صندوق التنمیة الوطنی أو احتیاطی الدولار. الأجور آخذة فی الارتفاع ویمکن للحکومة أن تدعم النقد الأجنبی. لذلک تم تعزیز الجو النفسی للازدهار الاقتصادی. البطالة تختفی. یزداد عدد الوظائف بشکل کبیر بحیث یمکن لکل شخص الحصول على ما یصل إلى أربع أو خمس وظائف. البعض سیحصل على وظائف لا نهایة لها ، وسیشتری الجمیع ما یحلو لهم ویعیشون فی منازل أکثر تکلفة. عندما یزداد الطلب على کل شیء ، لا یتم تلبیة الإنتاج المحلی ، لذا فإن الواردات على جدول أعمال الحکومة. استیراد السلع الأساسیة وغیر الأساسیة یعنی خلق فرص عمل للجیران وشراء منتجاتهم وتحقیق نمو اقتصادی موحد مشابه لإیران. وبهذه الطریقة ، ظهر تأثیر الازدهار الاقتصادی فی جمیع أنحاء العالم ، ویتجه الناس إلى الإنتاج والزراعة. وبطبیعة الحال ، تجد جمیع الظلال أیضًا عملاء لبیع منتجاتهم ، لذا فهم یحاولون أیضًا زیادة أسعارهم. لأن الطلب الکلی قد زاد ولکن الاحتمالات لم تزد کثیرا. لأنهم یضطرون أیضًا إلى العمل بجدیة أکبر لدفع ثمن منتجاتهم ودفع أجور أعلى. وتنمو العمالة المنتجة. وبالتالی ، فإن ارتفاع أسعار النفط له تأثیر موحد على زیادة العمالة ، ورفع مستوى رفاهیة الناس ، والنمو الاقتصادی ، ورفع الأجور فی جمیع أنحاء العالم. وتصبح إیران مرکز النمو الاقتصادی العالمی. لذلک ، یمکن القول أن التضخم هو نفس النمو الاقتصادی. مثل قانون الأوانی ذات الصلة ، فإنه یوازن العالم. أی أن الاقتصاد العالمی ینتقل إلى مرتبة أعلى مع ارتفاع سعر المنتج. الآن یحدث العکس؟ أی مع انخفاض أسعار النفط ، تعانی إیران من نقص فی عائدات النفط ، أو تعید النظر فی وارداتها ، أو تدفع أقل مقابلها. کما أن العمال والمزارعین المجاورین یتضررون بشدة بهذه الطریقة ، حیث لا یتم دفع أجورهم أو یتقاضون رواتب أقل. تبقى سلع الإنتاج فی أیدیهم. ویلقی الرکود الحقیقی بظلاله على الاقتصاد. بمعنى آخر ، ستوجه الولایات المتحدة ضربة کبیرة للاقتصاد الإیرانی والعالمی بمقاطعة بیع النفط الإیرانی. وهو الأمر الذی ظل بلا جدوى لأن إیران تتجاوز العقوبات وتتجاهل النمو الاقتصادی للعالم بغض النظر عن تحذیراتها الفارغة. لهذا السبب ، طالما کان بیع النفط الإیرانی فی أیدی بریطانیا على مدار الخمسین عامًا الأولى ، فقد أصبحت بریطانیا إمبراطورًا عالمیًا (من 1289 إلى 1339) عندما تم تأمیم النفط فی عام 1339 ، فقد وقع فی أیدی الولایات المتحدة وجعلتها قوة عالمیة عظمى! (1339 إلى 1359). من عام 1980 إلى عام 2016 ، عندما زادت الصین وروسیا والهند والیابان عائدات النفط الإیرانی (أخذوا النفط لکنهم لم یدفعوا ثمنه) ، لکن الحکومة الجدیدة ، التی تم الالتفاف على عقوباتها ، بدأت عهد الإمبراطوریة الإیرانیة.

Tidak ada yang meninggal karena kesedihan,

Tapi semua orang menderita dari murahnya! Ketika dolar naik dari 33 ke saluran 24, itu berarti banyak investor dan spekulan dolar terpesona karena mereka telah membelinya dengan harapan menjadi 34, tetapi sekarang mereka mendengar bahwa itu akan menjadi lebih murah setiap hari! Rumah 70 meter telah jatuh ke Saluran 50 dan belum dibeli! Dan itu akan lebih murah. Itu adalah 30% dari kerugian pokok. Koin dan emas bergerak dari Saluran 15 ke bawah sepuluh, dan ini telah membuat semua pedagang emas, terutama penipu mas kawin, berduka. Sementara minyak Iran telah tumbuh lebih dari 40 persen dan harganya telah mencapai lebih dari seratus dolar untuk pertama kalinya sejak 2015. Dan tidak hanya tidak stroke siapa pun! Sebaliknya, itu membuat semua orang senang karena pendapatan minyak meningkat lebih dari dua kali lipat. Wajar bila minyak menjadi lebih mahal, pendapatan minyak meningkat dan Dana Pembangunan Nasional atau cadangan dolar meningkat. Upah meningkat dan pemerintah dapat mensubsidi devisa. Sehingga suasana psikologis kemakmuran ekonomi diperkuat. Pengangguran menghilang. Jumlah pekerjaan meningkat sedemikian rupa sehingga setiap orang dapat memiliki hingga empat atau lima pekerjaan. Beberapa akan memiliki pekerjaan tanpa akhir, dan semua orang akan membeli apa pun yang mereka suka dan tinggal di rumah yang lebih mahal. Ketika permintaan semuanya meningkat, produksi dalam negeri tidak terpenuhi, sehingga impor menjadi agenda pemerintah. Mengimpor barang-barang dasar dan tidak penting berarti menciptakan lapangan kerja bagi tetangga dan membeli produk mereka dan memiliki pertumbuhan ekonomi yang seragam serupa dengan Iran. Dan dengan cara ini, efek kemakmuran ekonomi telah muncul di seluruh dunia, dan orang-orang beralih ke produksi dan pertanian. Secara alami, semua bayangan juga menemukan pelanggan untuk menjual produk mereka, sehingga mereka juga mencoba menaikkan harga. Karena total permintaan sudah meningkat tapi kemungkinannya belum banyak meningkat. Karena mereka juga harus bekerja lebih keras untuk membayar produk mereka dan membayar upah yang lebih tinggi. Dan menumbuhkan lapangan kerja yang produktif. Dengan demikian, kenaikan harga minyak memiliki efek seragam pada peningkatan lapangan kerja, peningkatan tingkat kesejahteraan rakyat, pertumbuhan ekonomi, dan kenaikan upah di seluruh dunia. Dan Iran menjadi pusat pertumbuhan ekonomi global. Oleh karena itu, dapat dikatakan bahwa inflasi sama dengan pertumbuhan ekonomi. Seperti hukum peralatan terkait, ia menyeimbangkan dunia. Artinya, ekonomi global bergeser ke peringkat yang lebih tinggi seiring dengan kenaikan harga suatu produk. Sekarang sebaliknya terjadi? Artinya, ketika harga minyak turun, Iran menderita kekurangan pendapatan minyak, mempertimbangkan kembali impornya, atau membayar lebih sedikit untuk itu. Para buruh dan petani tetangga juga terpukul keras seperti ini, upah mereka tidak dibayar atau dibayar lebih rendah. Barang produksi tetap di tangan mereka. Dan resesi yang sebenarnya membayangi ekonomi. Dengan kata lain, Amerika Serikat akan memberikan pukulan besar bagi Iran dan ekonomi dunia dengan memboikot penjualan minyak Iran. Yang tetap sia-sia karena Iran melewati sanksi dan mengabaikan pertumbuhan ekonomi dunia, terlepas dari peringatan kosong mereka. Untuk alasan ini, selama penjualan minyak Iran berada di tangan Inggris selama 50 tahun pertama, Inggris telah menjadi kaisar dunia, (dari 1289 hingga 1339) ketika minyak dinasionalisasi pada 1339, ia jatuh ke tangan Amerika Serikat dan menjadikannya negara adidaya dunia! (1339 hingga 1359). Dari 1980 hingga 2016, ketika China, Rusia, India, dan Jepang meningkatkan pendapatan minyak Iran (mereka mengambil minyak tetapi tidak membayarnya), tetapi pemerintah baru, yang sanksinya dielakkan, memulai era Kekaisaran Iran.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد