در زمان پیروزی انقلاب اسلامی خزانه بسیار قوی بود

امپراطوری بزرگ ایرانیان چیست؟ دو طرف یک قیچی که راه تجدید حیات مرزهای سابق ایران کدام است؟ اولین موضوع افتقار است و دوم حقوق بین الملل ساختگی. همانطور که معلوم است در زمان پیروزی انقلاب اسلامی خزانه بسیار قوی بود و امام خمینی آنقدر پول داشت که می خواست تمام مستضعفین جهان را کمک کند. در ایران صحبت از مجانی شدن آب و برق و گاز و نفت و امثال آن بود حتی قانون اساسی آموزش و پرورش را رایگان اعلام کرد  و اصول دیگر ان بهداشت و مسکن و اشتغال و ازدواج را مورد حمایت قرار داد.و نزدیک بود که جهان به یک امپراطوری بزرگ برسد که البته از نظر معنوی و ایدئولوژیک چنین بود زیرا همه قدرتهای اطلاعاتی جهان را شکست داده بود.   مانند همین چند روز پیش که سرباز امریکایی محافظ کشتی های دزدان دریایی از حضور سپاه پاسداران در عرشه کشتی شوکزده شده بود. همه دنیا از پیروزی انقلاب اسلامی شوکه شده بودند. لذا امپریالیزم جهانی که در 17شهریور رژیم شاه در کشتار مردم حمایت کرده بودند درصدد بر آمدند از صدام حمایت کنند تا جلوب ایت الله خمینی را بگیرد. اما او هم شکست خورد لذا به نیروهای ذخیره پناه آوردند: لیبرالها در زیر پرچم بهزاد نبوی و موسوی وارد دولت شدند و نیروهای حزب اللهی را ترور کردند و خزانه را خالی نمودند. تا امام خمینی را راضی کنند دست از امپراطوری بردارد و حمایت از مستضعفین جهان نکند. مهندس موسوی بارها خزانه خالی را به رخ امام کشیده و استعفا داده بود. حتی یک ریال به جبهه کمک نکرد. تا اینکه بالاخره امام را مجبور کردند جام زهر را سر بکشد! یعنی امام خمین با ترفند افتقار عقب نشینی کرد. یعنی به او گفتند جنگ خرانه را خالی کرده مردم گرسنه اند و..در حالیکه مردم بدون کمک دولت هزینه جنگ را می پرداختند و هیچ مشکلی نداشتند. زیرا انقلاب اسلامی ایران برای تجمل گرایی نبود. تا اینکه هاشمی صدام را واسطه کرد تا جنگ را تمام کند. چون این مسئله مهم بود یعنی تنها حربه ای بود که مانع و بازدارنده بود، آن را ادامه دادند، هنوز هم اقتصاد دانان به رئیس جمهور می گویند : خزانه خالی است و مردم گرسنه اند و خط فقر فلان است تا به فکر توسعه امپراطوری نباشد. از همین منظر کمک به لبنان و سوریه و عراق و افغانستان و کشمیر را قطع کرده اند تا مثلا بگویند: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. در حالیکه علاوه بر معادن غنی نفت و گاز و طلا و غیره، مطالبات ما از دنیا بسیار زیاد است. و برانها باید اموال بلوکه شده، مسروقه مدیران دولتی ، سپرده های مسئولین در خارج را هم باید اضافه کرد. دومین موضوع حقوق بین الملل ساختگی است. اگر انقلاب ما اسلامی است، حقوق بین الملل هم باید اسلامی باشد. در اسلام مرز و وطن و امثال آن وجود ندارد: الاسلام وطن المسلم. خداوند می فرماید: ان ارضی واسعه فتهاجروا فیها! ولی حقوق بین الملل می گوید: برای دیدن اقوام و خویشاوندان هم باید مانع ایجاد شود. زیرا همه خطوط مرزی ایران از بین اقوام عبور کرده و آنها را به دو نیمه نموده است. به دلیل اینکه مدعیان حقوق بین الملل، براسا اصل تفرقه بیانداز و حکومت کن،خواسته اند جنگ دائمی بین مردم وجود داشته باشد. مثلا کردها را در سه کشور غیر ایران جا دادند!ترکمن ها و آذری ها و بلوچ ها و عربها و همه اقوام مرز نشین دچار این جدایی هستند. و همه اینها بعد از ظهور ال سعود و توافق با چرچیل انجام شده تاجایی که می گویند عمدا این کار را کردند تا شیر (نماد ایران) تبدیل به گربه شود! لذا لازم است سران قوا دستوری بدهند تا مردم از اینهمه رنج جدایی رهایی یابند. و معاهده های ننگین را پاره یا ابطال نمایند

Obstacles and barriers to revitalization

What is the Great Persian Empire? The two sides of a scissors, what is the way to revive the former borders of Iran? The first is the issue of honor and the second is fictitious international law. As it is known, at the time of the victory of the Islamic Revolution, the treasury was very strong and Imam Khomeini had so much money that he wanted to help all the oppressed in the world. In Iran, there was talk of free water, electricity, gas, oil, and the like. The constitution even declared education free, and its other principles supported health, housing, employment, and marriage. To reach a great empire, which, of course, was the case spiritually and ideologically, because it had defeated all the world's intelligence powers. Just like a few days ago, the American soldier guarding the pirate ships was shocked by the presence of the Revolutionary Guards on the deck of the ship. The whole world was shocked by the victory of the Islamic Revolution. Therefore, the global imperialism, which had supported the Shah's regime in killing people on September 8, sought to support Saddam in order to overthrow Ayatollah Khomeini. But he also failed, so they took refuge in the reserve forces: the liberals entered the government under the banner of Behzad Nabavi and Mousavi, assassinated Hezbollah forces and emptied the treasury. In order to satisfy Imam Khomeini, he should give up the empire and not support the oppressed of the world. Engineer Mousavi had repeatedly exposed the empty treasury to the Imam and resigned. Not even one rial helped the front. Until finally the Imam was forced to drink the cup of poison! That is, Imam Khomeini withdrew with the trick of honor. That is, he was told that the war had been emptied and the people were hungry, while the people were paying for the war without the help of the government and had no problems. Because the Islamic Revolution of Iran was not for luxury. Until Hashemi mediated Saddam to end the war. Because it was important, it was the only deterrent, economists continued to say to the president: The treasury is empty and the people are hungry and the poverty line is so that they do not think about the development of the empire. From this perspective, they have cut off aid to Lebanon, Syria, Iraq, Afghanistan and Kashmir to say, for example: The light that goes to the house is to the Sacred Mosque. While in addition to the rich oil, gas and gold mines, etc., our demands from the world are very high. And they have to add the blocked property, the stolen government officials, the deposits of the officials abroad. The second issue is fictitious international law. If our revolution is Islamic, then international law must also be Islamic. In Islam, there is no border and homeland and the like: الاسلام وطن المسلم. God says: This is a vast land of conquest! But international law says that there must be a barrier to seeing relatives. Because the entire border lines of Iran have crossed the tribes and divided them in two. Because the claimants of international law, based on the principle of division and rule, have called for a permanent war between the people. For example, the Kurds were settled in three countries other than Iran! Turkmen, Azeris, Baluchis, Arabs and all border tribes suffer from this separation. And all this was done after the advent of Al Saud and the agreement with Churchill, so much so that they say they did it deliberately to turn the lion (symbol of Iran) into a cat! Therefore, it is necessary for the leaders of the forces to give orders so that the people can get rid of all this suffering of separation. And tear or annul shameful treaties

معوقات وحواجز التنشیط

ما هی الإمبراطوریة الفارسیة العظمى؟ مقص جانبی ما هو السبیل لإحیاء حدود إیران السابقة؟ الأول موضوع الشرف والثانی قانون دولی وهمی. کما هو معروف ، فی وقت انتصار الثورة الإسلامیة ، کانت الخزانة قویة جدًا وکان لدى الإمام الخمینی الکثیر من المال لدرجة أنه أراد مساعدة جمیع المظلومین فی العالم. فی إیران ، کان هناک حدیث عن الماء والکهرباء والغاز والنفط وما شابه ذلک. حتى أن الدستور أعلن أن التعلیم مجانی ، ومبادئه الأخرى تدعم الصحة والإسکان والتوظیف والزواج. تحقیق إمبراطوریة عظیمة ، والتی بالطبع ، کان الحال روحیًا وأیدیولوجیًا لأنه هزم کل قوى الاستخبارات فی العالم. تماما کما قبل أیام قلیلة ، أصیب الجندی الأمریکی الذی کان یحرس سفن القراصنة بصدمة من وجود الحرس الثوری على ظهر السفینة. لقد صُدم العالم کله بانتصار الثورة الإسلامیة. لذلک ، سعت الإمبریالیة العالمیة ، التی دعمت نظام الشاه فی قتل الناس فی 8 سبتمبر ، إلى دعم صدام من أجل الإطاحة بآیة الله الخمینی. لکنه فشل أیضًا ، فاحتموا بقوات الاحتیاط: دخل اللیبرالیون الحکومة تحت رایة بهزاد نبوی وموسوی ، واغتالوا حزب الله وأفرغوا الخزینة. من أجل إرضاء الإمام الخمینی ، یجب أن یتخلى عن الإمبراطوریة ولا یدعم المظلومین فی العالم. کشف المهندس موسوی مرارًا الخزانة الفارغة للإمام واستقال. ولا حتى ریال واحد ساعد الجبهة. حتى أخیرًا أُجبر الإمام على شرب کأس السم! أی انسحب الإمام الخمینی بخدعة الشرف. أی أنه قیل له أن الحرب أفرغت وأن الناس جائعون ، بینما کان الناس یدفعون ثمن الحرب دون مساعدة الحکومة ولیس لدیهم مشاکل. لأن الثورة الإسلامیة فی إیران لم تکن من أجل الترف. حتى توسط الهاشمی لصدام لإنهاء الحرب. ولأنه کان مهمًا ، فهو الرادع الوحید ، واصل الاقتصادیون القول للرئیس: الخزانة فارغة والناس جائعون وخط الفقر حتى لا یفکروا فی تطور الإمبراطوریة. ومن هذا المنظور قطعوا المساعدات عن لبنان وسوریا والعراق وأفغانستان وکشمیر لیقولوا على سبیل المثال: النور الذی یذهب إلى المنزل هو إلى المسجد الحرام. بینما بالإضافة إلى مناجم النفط والغاز والذهب الغنیة ، إلخ ، فإن مطالبنا من العالم عالیة جدًا. وعلیهم أن یضیفوا الممتلکات المحجوبة ، المدیرین الحکومیین المسروقین ، ودائع المسؤولین فی الخارج. المسألة الثانیة هی القانون الدولی الوهمی. إذا کانت ثورتنا إسلامیة ، فیجب أن یکون القانون الدولی إسلامیًا أیضًا. فی الإسلام لا حدود ولا وطن ونحو ذلک: الاسلام واتن المسلم. یقول الله تعالى: هذه أرض غلبة واسعة! لکن القانون الدولی ینص على أنه یجب أن یکون هناک عائق أمام مقابلة الأقارب. لأن کل خطوط الحدود الإیرانیة عبرت القبائل وقسمتهم إلى قسمین. لأن المطالبین بالقانون الدولی ، القائم على مبدأ التقسیم والحکم ، طالبوا بحرب دائمة بین الشعوب. على سبیل المثال ، تم توطین الأکراد فی ثلاث دول غیر إیران! یعانی الترکمان والأذریون والبلوش والعرب وجمیع القبائل الحدودیة من هذا الانفصال. وکل هذا تم بعد مجیء آل سعود والاتفاق مع تشرشل لدرجة أنهم یقولون إنهم فعلوا ذلک عمداً لتحویل الأسد (رمز إیران) إلى قطة! لذلک من الضروری أن یصدر قادة القوات الأوامر حتى یتمکن الشعب من التخلص من کل معاناة الانفصال هذه. وتمزیق أو فسخ المعاهدات المخزیة

Canlandırmanın qarşısındakı maneələr və maneələr

Böyük Fars İmperiyası nədir? Qayçının iki üzü, İranın keçmiş sərhədlərini dirçəltməyin yolu nədir? Birincisi namus məsələsi, ikincisi isə uydurma beynəlxalq hüquqdur. Məlum olduğu kimi, İslam İnqilabının qələbəsi dövründə xəzinə çox güclü idi və İmam Xomeyninin o qədər pulu var idi ki, o, dünyadakı bütün məzlumlara kömək etmək istəyirdi. İranda pulsuz su,işıq,qaz,neft və bu kimi şeylərdən danışılırdı.Konstitusiya hətta təhsili pulsuz elan edirdi və onun digər prinsipləri səhiyyə, mənzil, məşğulluq və evliliyi dəstəkləyirdi.Böyük imperiyaya nail olun ki, bu da təbii ki. , mənəvi və ideoloji baxımdan belə idi, çünki o, dünyanın bütün kəşfiyyat güclərini məğlub etmişdi. Necə ki, bir neçə gün əvvəl pirat gəmiləri qoruyan amerikalı əsgər gəminin göyərtəsində İnqilab Mühafizəçilərinin olmasından şoka düşüb. Bütün dünya İslam İnqilabının qələbəsindən sarsıldı. Buna görə də, 8 sentyabrda insanların öldürülməsində şah rejiminə dəstək verən qlobal imperializm Ayətullah Xomeynini devirmək üçün Səddamı dəstəkləməyə çalışırdı. Amma o da bacarmadı, ona görə də ehtiyat qüvvələrə sığındılar: liberallar Behzad Nəbəvi və Musəvinin bayrağı altında hökumətə daxil oldular, Hizbullah qüvvələrinə sui-qəsd etdilər və xəzinəni boşaltdılar. İmam Xomeynini razı salmaq üçün imperiyadan əl çəkməli, dünya məzlumlarına dəstək verməməlidir. Mühəndis Musəvi boş xəzinəni dəfələrlə İmama ifşa etmiş və istefa vermişdi. Bir rial belə cəbhəyə kömək etmədi. Nəhayət ki, İmam zəhər qədəhini içməyə məcbur oldu! Yəni İmam Xomeyni şərəf hiyləsi ilə geri çəkildi. Yəni ona deyilirdi ki, müharibə boşalıb, xalq acdır, xalq isə hökumətin köməyi olmadan müharibənin pulunu ödəyir və heç bir problem yoxdur. Çünki İran İslam İnqilabı dəbdəbə üçün deyildi. Ta ki, Haşimi müharibəni bitirmək üçün Səddama vasitəçilik edənə qədər. Çünki bu, vacib idi, yeganə çəkindirici idi, iqtisadçılar prezidentə deməyə davam edirdilər: Xəzinə boşdur, xalq acdır, yoxsulluq həddi elədir ki, imperiyanın inkişafı haqqında düşünməsinlər. Bu baxımdan Livana, Suriyaya, İraqa, Əfqanıstana və Kəşmirə yardımı kəsdilər, məsələn: Evə gedən nur Məscidülhəramdır. Zəngin neft, qaz və qızıl mədənləri və s. ilə yanaşı, dünyadan tələblərimiz çox yüksəkdir. Onlara bloklanmış əmlakları, oğurlanmış dövlət idarəçilərini, məmurların xaricdəki əmanətlərini əlavə etməlidirlər. İkinci məsələ uydurma beynəlxalq hüquqdur. Əgər bizim inqilabımız islami olsa, beynəlxalq hüquq da islami olmalıdır. İslamda sərhəd və vətən və bənzəri yoxdur:) (الاسلام وطن المسلم. Allah buyurur: Bu, geniş bir fəth ölkəsidir! Amma beynəlxalq qanunlar deyir ki, qohumları görmək üçün maneə olmalıdır. Çünki İranın bütün sərhəd xətləri tayfaları keçərək iki yerə bölüb. Çünki beynəlxalq hüququn iddiaçıları bölgü və idarəçilik prinsipinə əsaslanaraq, xalq arasında daimi müharibəyə çağırıblar. Məsələn, kürdlər İrandan başqa üç ölkədə məskunlaşıblar!Bu ayrılıqdan türkmənlər, azərilər, bəluclar, ərəblər və bütün sərhəd tayfaları əziyyət çəkir. Və bütün bunlar Əl Səudun gəlişindən və Çörçilllə razılaşmadan sonra o qədər edildi ki, aslanı (İranın simvolunu) pişiyə çevirmək üçün qəsdən etdiklərini deyirlər! Ona görə də qüvvələrin rəhbərlərinin əmr verməsi lazımdır ki, xalq bütün bu ayrılıq əzabından qurtula bilsin. Və rüsvayçı müqavilələri cırın və ya ləğv edin