شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

لگد به مرده نزنید!

 مذاکرات برجام اخیر، لگد به مرده زدن است! زیرا که برجام مرده و دیگر نمی توان آن را زنده کرد. لگد زدن به مرده، او را برای خرابکاری آماده تر می کند( محتویات روده اش به بیرون سرازیر می شود) هدف آمریکا از مذاکرات جدید هم، خرید زمان برای تقویت خرابکاری! یا آمادگی حملات اسرائیل عیله تاسیسات هسته ای ایران است. البته این موضوع را حسن روحانی می داند، ولی باور نمی کند غرب اینقدر وحشی باشد! لذا اصرار بر مذاکره دارد.   اما عاقبت مذاکره او مانند بار قبل، فقط این جمله خواهد بود: دیدی که غرب دروغ می گوید! خوب همه دنیا می دانند دروغ می گوید، شما توهم زده اید و فکر می کنید آنها، همانطور که قشنگ حرف می زنند، عمل هم می کنند. در حالیکه آنها هم مثل شما پدرشان در امده تا مقام بدست آورده اند. حاضر نیستند به راحتی ان را ازدست بدهند. توضیح ساده این است که: آمریکا اگر تحریم ها را بردارد یعنی با دست خودش ابرقدرتی را تحویل ایران داده است. می گویند در توالت عمومی های قدیم تهران آفتابه ها به صف بود تا مردم خود را بشویند، مردی با عجله وارد شد و آفتابه ای برداشت که خود را تخلیه کند، ولی کسی فریاد زد: آن را بر ندار  دیگری را بردار. اوکه عجله داشت دیگری را برداشت و رفت و کار خود را کرد و برگشت و بعد آرام از مردک پرسید: این دو با هم چه فرقی داشتند؟ گفت فرقش این بود که فهمیدی من اینجا رئیس هستم! و این قصه امروز و فردا نیست از قدیم هم بوده و بعدا هم خواهد بود! در قران آمده وقتی حضرت سلیمان با لشکریان خود وارد ملک بلقیس شد، مورچه ای با صدای بلند دیگران را صدا زد و گفت سریع به خانه های خود بروید! چون پادشاهان اگر جایی وارد شوند ظلم می کنند! حضرت سلیمان زبان حیوانات را می دانست: مورچه را صدا زد و گفت مگر من ظالم هستم که اینطور مورچه ها را از من میترسانی؟ مورچه گفت: نه قربان فقط می خواستم جلال و شکوه شما را نبینند و ریاست من در خطر نیافتد. بله حیوانات هم اینطور ند که کلیله ودمنه پر است از داستان حیوانات که جرج اورل هم خواسته تقلید آن بکند. اول من اول تو! در برجام هم دقیقا همین است.آمریکا می داند که اول باید به برجام برگردد، چون او از برجام خارج شد. اما این راهم می داند به معنی (غلط کردم نامه) است. اگر این کار را بکند یعنی کلید همه دروازه های تمدن را به ایران تحویل داده است. و علی زمان ما فاتح خیبر زمان خود خواهد شد. لذا مرهب ها را در آستین دارد که به بیرون دروازه برای مبارزه بفرستد. اما زبونی لیبرال ها کار دستشان داده و ناچار خدا هم زور تمام آنها را در بازوی  علی قرار داده بطوریکه با قدرت بسوی فتح خیبر می رود. گرچه مرهب سپر انداخته خیبر باقی است! حالا عده ای لیبرال می گویند نباید خشن بود و درب خیبر را یک تنه از جاکند! بلکه ارام و با مذاکره  میتوان داخل قلعه خیبر شد. اگر پیامبر وعلی ع بگذارند ما کارمان را بلد هستیم. آنها که همه چیز را در مذاکره می بینند، بخاطر کم هوشی یا نفهمی نیست بلکه: ذهنشان اینطور ساخته شده. فقط در محیط درسی بوده و دنبال مدرک تحصیلی برای دکترا و بحث های پایان نامه ای و غیره. و لذا فکر می کنند دنیا،  محل دفاع از پایان نامه ها است! و باید دنبال این بود که اساتید را از قبل ملاقات کرد! نظرات آنها را در پایان نامه گنجاند.  و در جلسه هم با منطق قوی و سخنرانی غرا حضار را تحت تاثیر قرار داد. و در پایان هم کلاه گشاد دکترای انگلیسی یا آمریکایی را بر سر گذاشت. نه عزیزان، دنیا یک واقعیت غیر کلاسیک است. شاید بهتر باشد آن را به یک کافه تشبیه کنیم! ممکن است استاد راهنمای شما کسی باشد که: از راه می رسد و کافه را بهم می ریزد و زیر میز می زند!

Do not kick the dead!

 The recent Barjam talks are kicking the dead! Because Barjam is dead and can no longer be resurrected. Kicking the dead person prepares him for sabotage (the contents of his intestine leak out). The goal of the new negotiations in the United States is to buy time to strengthen the sabotage! Or the readiness of Israeli attacks is the fault of Iran's nuclear facilities. Of course, Hassan Rouhani knows this, but he does not believe that the West is so wild! Therefore, he insists on negotiation. But the end of his negotiation, like last time, will be just this sentence: Did you see that the West is lying! Well, everyone knows that he is lying, you are deluded and you think that they are acting as they speak beautifully. While they, like you, have become their fathers. They are not willing to lose it easily. The simple explanation is that if the United States lifts sanctions, it means it has handed over a superpower to Iran with its own hands. It is said that in the old public toilets of Tehran, the suns were lined up to wash their people, a man rushed in and picked up a sun to empty himself, but someone shouted: Take it away from someone else. He was in a hurry, picked up the other and left, and did his job and came back and then quietly asked the man: What was the difference between the two? He said the difference was that you understood that I am the boss here! And this story is not today and tomorrow, it has been and will be for a long time! According to the Qur'an, when Prophet Sulayman (as) entered the kingdom of Belqis with his army, an ant called out to the others loudly and told them to go to their homes quickly! Because kings oppress if they enter somewhere! Hazrat Suleiman knew the language of animals: he called the ant and said, "Am I cruel that you frighten me ants like this?" "No, sir," said the ant, "I just wanted them not to see your glory and my presidency not to be endangered." Yes, animals are like that, Kelileh and Demneh are full of animal stories that George Orrell also wanted to imitate. First I First You! This is exactly the case in Barjam. The United States knows that it must return to Barjam first, because he left Barjam. But this way he knows the meaning (I got the letter wrong). If he does this, it means that he has handed over the key to all the gates of civilization to Iran. And our time will be the conqueror of Khyber of our time. So he has the monsters in his sleeve to send out the gate to fight. But the language of the liberals has given them a hand and God has forced them all into Ali's arm so that he goes to the conquest of Khyber by force. Although Khyber remains shielded! Now some liberals say that one should not be violent and knock on the door of Khyber! Instead, you can enter Khyber Fortress calmly and through negotiation. If the Prophet and Ali leave, we know what we are doing. Those who see everything in negotiation are not because of lack of intelligence or ignorance, but: their minds are made this way. Only in the classroom and looking for a degree for a doctorate and dissertation discussions and so on. And so they think the world is a place to defend dissertations! And you should have sought to meet the professors beforehand! Include their comments in the dissertation. And in the meeting, he impressed the audience with his strong logic and speech. And in the end, he put on his loose doctoral hat. No dear ones, the world is a non-classical reality. Maybe we should compare it to a cafe! Your mentor may be the one who: arrives and smashes the cafe and knocks it under the table!

لا رکل الموتى!

 محادثات برجام الأخیرة تقتل الموتى! لأن برجم مات ولم یعد من الممکن قیامته. رکل الموتى یعده للتخریب (تسرب محتویات أمعائه) ، والهدف من المفاوضات الجدیدة فی الولایات المتحدة هو کسب الوقت لتقویة التخریب! أو أن الاستعداد للهجمات الإسرائیلیة هو خطأ المنشآت النوویة الإیرانیة. طبعا حسن روحانی یعرف ذلک ، لکنه لا یعتقد أن الغرب متوحش! لذلک ، فهو یصر على التفاوض. لکن نهایة مفاوضاته ، مثل المرة السابقة ، ستکون مجرد هذه الجملة: هل رأیت أن الغرب یکذب! حسنًا ، یعلم الجمیع أنه یکذب ، وأنت مخدوع وتعتقد أنهم یتصرفون کما یتحدثون بشکل جمیل. بینما هم ، مثلک ، أصبحوا آباء لهم. إنهم لیسوا على استعداد لخسارته بسهولة. التفسیر البسیط هو أنه إذا رفعت الولایات المتحدة العقوبات ، فهذا یعنی أنها سلمت قوة عظمى إلى إیران بأیدیها. یقال أنه فی المراحیض العامة القدیمة فی طهران ، اصطفت الشموس لغسل شعبها ، اندفع رجل لالتقاط الشمس لإفراغ نفسه ، لکن أحدهم صرخ: خذها من شخص آخر. کان مستعجلاً ، حمل الآخر وغادر ، وأدى عمله وعاد ، ثم سأل الرجل بهدوء: ما الفرق بین الاثنین؟ قال إن الاختلاف هو أنک تفهم أننی الرئیس هنا! وهذه القصة لیست الیوم وغدا ، لقد کانت وستبقى لفترة طویلة! وفقا للقرآن ، عندما دخل النبی سلیمان (علیه السلام) مملکة بلقیس بجیشه ، نادت نملة الآخرین بصوت عالٍ وطلبت منهم الذهاب إلى منازلهم بسرعة! لأن الملوک یضطهدون إذا دخلوا إلى مکان ما! عرف حضرة سلیمان لغة الحیوانات: دعا النملة وقال: "هل أنا قاس أن تخیفنی مثل هذا النمل؟" قالت النملة: "لا یا سیدی ، أردت فقط ألا یرى مجدک ولا تتعرض رئاستی للخطر". نعم ، الحیوانات هکذا ، کیلیلة ودمنة ملیئة بقصص الحیوانات التی أراد جورج أورریل تقلیدها أیضًا. أولا أنت أولا! هذا هو الحال بالضبط فی برجام ، والولایات المتحدة تعلم أنه یجب علیها العودة إلى برجام أولاً ، لأنه غادر برجام. لکن بهذه الطریقة یعرف المعنى (لقد فهمت الحرف بشکل خاطئ). إذا فعل هذا ، فهذا یعنی أنه سلم المفتاح إلى جمیع أبواب الحضارة لإیران. وسیکون زماننا فاتح خیبر فی زماننا. لذلک لدیه الوحوش فی جعبته لإرسال البوابة للقتال. لکن لغة اللیبرالیین أعطتهم یدًا ، وقد دفعهم الله جمیعًا إلى ذراع علی حتى یذهب إلى فتح خیبر بالقوة. رغم أن خیبر لا تزال محمیة! والآن یقول بعض اللیبرالیین إنه لا ینبغی على المرء أن یتسم بالعنف ویقرع باب خیبر! بدلاً من ذلک ، یمکنک الدخول إلى قلعة خیبر بهدوء ومن خلال المفاوضات. إذا رحل النبی وعلی ، فإننا نعرف ما نفعله. أولئک الذین یرون کل شیء فی التفاوض لیس بسبب نقص الذکاء أو الجهل ، ولکن: عقولهم مصنوعة على هذا النحو. فقط فی الفصل ویبحثون عن درجة لمناقشات الدکتوراه والأطروحة وما إلى ذلک. ولذا یعتقدون أن العالم مکان للدفاع عن الأطروحات! وکان علیک أن تسعى لمقابلة الأساتذة مسبقًا! قم بتضمین تعلیقاتهم فی الرسالة. وفی الاجتماع ، أثار إعجاب الجمهور بقوة منطقه وخطابه. وفی النهایة ، ارتدى قبعة الدکتوراه الفضفاضة. لا أعزائی ، العالم حقیقة غیر کلاسیکیة. ربما یجب أن نقارنه بمقهى! قد یکون معلمک هو الذی: یصل ویحطم المقهى ویطرقه تحت الطاولة!

Moenie dooies skop nie!

 Die onlangse Barjam-gesprekke skop die dood! Omdat Barjam dood is en nie meer opgewek kan word nie. Om die dooie te skop berei hom voor vir sabotasie (die inhoud van sy derm lek uit.) Die doel van die nuwe onderhandelinge in die Verenigde State is om tyd te koop om die sabotasie te versterk! Of die gereedheid van Israeliese aanvalle is die skuld van Iran se kernfasiliteite. Natuurlik weet Hassan Rouhani dit, maar hy glo nie dat die Weste so wild is nie! Daarom dring hy aan op onderhandeling. Maar die einde van sy onderhandeling, soos die vorige keer, is net hierdie sin: Het u gesien dat die Weste lieg! Nou ja, almal weet dat hy lieg, jy mislei en dink dat hulle optree terwyl hulle mooi praat. Terwyl hulle, soos u, hul vaders geword het. Hulle is nie bereid om dit maklik te verloor nie. Die eenvoudige verklaring is dat as die Verenigde State sanksies ophef, dit beteken dat hy 'n supermoondheid met eie hande aan Iran oorhandig het. Daar word gesê dat in die ou openbare toilette van Teheran die sonne in die ry gestaan ​​het om hul mense te was, 'n man het ingestorm en 'n son opgetel om homself leeg te maak, maar iemand het geskree: Neem dit van iemand anders af. Hy was haastig, tel die ander op en vertrek, doen sy werk en keer terug, en vra die man dan stilletjies: Wat is die verskil tussen die twee? Hy het gesê dat die verskil was dat u verstaan ​​dat ek hier die baas is! En hierdie storie is nie vandag en more nie, dit was en sal nog lank wees! Volgens die Koran, toe die profeet Sulayman (as) met sy leër die koninkryk van Belqis binnegekom het, het 'n mier die ander luidkeels uitgeroep en gesê dat hulle vinnig na hul huise moes gaan! Want konings verdruk as hulle êrens ingaan! Hazrat Suleiman het die taal van diere geken: hy het die mier gebel en gesê: "Is ek wreed dat u my miere so bang maak?" "Nee, meneer," het die mier gesê, "ek wou net hê dat hulle u glorie nie moes sien nie en dat my presidentskap nie in gevaar sou wees nie." Ja, diere is so, Kelileh en Demneh is vol diereverhale wat George Orrell ook wou naboots. Eerste ek eers jou! Dit is presies die geval in Burjam. Die Verenigde State weet dat hulle eers na Burjam moet terugkeer, omdat hy Burjam verlaat het. Maar op hierdie manier weet hy die betekenis (ek het die brief verkeerd verstaan). As hy dit doen, beteken dit dat hy die sleutel tot al die hekke van die beskawing aan Iran oorhandig het. En ons tyd sal die oorwinnaar van Khyber van ons tyd wees. Hy het dus die monsters in die mou om die hek uit te stuur om te veg. Maar die taal van die liberale het hulle 'n hand gegee en God het hulle almal in Ali se arm gedwing sodat hy met geweld na die verowering van Khyber gaan. Al bly Khyber beskerm! Sommige liberale sê nou dat 'n mens nie gewelddadig moet wees en aan die deur van Khyber moet klop nie! In plaas daarvan kan u Khyber Fortress kalm en deur onderhandeling binnegaan. As die profeet en Ali vertrek, weet ons wat ons doen. Diegene wat alles in onderhandeling sien, is nie as gevolg van gebrek aan intelligensie of onkunde nie, maar: hul gedagtes is so gemaak. Slegs in die klaskamer en soek 'n graad vir doktorsgraad- en proefskrifbesprekings, ensovoorts. En so dink hulle dat die wêreld 'n plek is om proefskrifte te verdedig! En u moes vooraf probeer het om die professore te ontmoet! Sluit hul kommentaar in die proefskrif in. En tydens die vergadering het hy die gehoor beïndruk met sy sterk logika en spraak. En uiteindelik trek hy sy los doktorhoed op. Nee geliefdes, die wêreld is 'n nie-klassieke werklikheid. Miskien moet ons dit vergelyk met 'n kafee! U mentor is dalk die een wat: die kafee aankom en stukkend slaan en dit onder die tafel slaan!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد