چه کسی در جهان باید رییس باشد؟ اغلب مواقع ریاست اگر با جنگ سخت همراه
باشد با جنگ نرم از بین میرود و اگر با جنگ نرم به وجود آید با جنگ سخت از
بین میرود. همان موقع که آمریکا با حملهی وحشیانهی اتمی به دو شهر مهم
ژاپن، خود را رییس جهان معرفی کرد،
بسیاری
دم فرو بستند و به این ریاست وحشیانه تن دادند، اما اقبال لاهوری در 70
سال پیش در اندیشهی تجدید حیات اسلامی بدون اینکه چشمداشتی داشته باشد
ایران را ابرقدرت معرفی کرد. به گفتهی سیده زهرا میرکاظمی در هفتمین مجمع
بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی، اقبال لاهوری همچون فردوسی،
مشترکات زیادی در آرمانهای جهانی داشته است. وی در ادامهی سخنانش اعلام
کرد که شعر اقبال لاهوری مبنی بر انتقال سازمان ملل از ژنو به تهران،
نشانهی دارا بودن یک دیدگاه در مورد پایگاه جهانی زبان و ادبیات فارسی
است.
سالها با قلدری آمریکا مبارزه شد ولی همگی در مقابل بمب اتم آمریکا و
زرادخانههای کلاهک هستهای آن سر فرود آوردند. از همه قویتر در مقابل
آمریکا، شوروی سابق بود که از درون فرو پاشید و بعد آن، چین تبدیل به
آمریکایی جدید شد. این نشان داد که راه مبارزه با آمریکا راه مسلحانهای
نیست زیرا با اینکه قویترین زرادخانهها را شوروی داشت، کلاشینکف روسی در
مقابل ژ3 آمریکایی چندان موفقیتی نداشت. ارتش زمینی روسیه چنان قوی بود که
آلمان نازی نتوانست آن را شکست دهد و با کمک سرمای شدید و شرایط جوی در
مقابل آلمانها ایستادگی کردند. سرما و یخبندان سیبری و یا حتی مسکو و سن
پطرزبورگ هر نوع مقاومتی را در مقابل آنان در هم میشکست. قویترین
مبارزان یا جاسوسان آمریکایی وقتی متوجه میشدند که قرار است به روسیه و
سیبری بروند، دچار وحشت میشدند. دیوار آهنین شوروی از آهن هم محکمتر بود.
چین، آن سرزمین افسانهای با شگردهای مبارزاتی تن به تن، در نیویورک وحشت
میآفرید و هیچ آمریکایی توانایی مقابله با چینیها را نداشت. اسلحههای
سرد و مخفی چینیها مرگ سرد و مرموز را برای هر دشمن چینی به دنبال داشت.
آمریکاییها از ترس چینیها به ژاپن روی آوردند و با یادگیری مبارزات تن به
تن ژاپنیها تا حدودی بر ترس خود غلبه کردند ولی چین همچنان یکهتاز
وحشتآفرینی در دل آمریکا بود که با روی کار آمدن کمونیستها تمام آنها در
گروههای دهقانی، سازماندهی و شناسایی شدند. چینیها با شعار مائو که
میگفت "چینی به خانهی خود برگرد" به چین بازگشتند و نظام سرمایهداری را
بعد از مرگ او با اجازهی خانوادهاش برای چین به ارمغان آوردند. اکنون
چینیها اگر چه شکل مبارزه با آمریکا را دارند ولی تا آنجا پیش میروند که
آمریکا اجازه دهد، زیرا مجوز ورود آنها به شورای امنیت را آمریکا صادر
کرده و میتواند آن را لغو کند. هیچ کس نمیداند در پشت پرده چه اتفاقی
میافتد که چین دشمن آمریکا برای مذاکرات مهم با آمریکا بر سر یک میز
مینشیند یا روسیه که همیشه شعار مقابله با آمریکا را میدهد، چطور با
اشارهی آمریکا همکاری هستهای خود با ایران را تا سی سال طول میدهد! اما
واضح است که تمام اینها فقط در یک معادله، جواب درست دارد. دشمنی شرق و
غرب، جنوب و شمال، کمونیسم و ایدئالیسم همه در مقابل ایران رنگ میبازد و
یکی میشود. دشمنان میدانند که با یک شیر خفته که در حال بیدار شدن است
روبهرو هستند. همانطور که شیر احتیاجی ندارد دندانهای تیز خود را
مانند گرگ نشان دهد تا از او حساب ببرند، ایران نیز نیازی ندارد چون آمریکا
به سلاح هستهای مجهز شود تا آمریکا از او حساب ببرد. آنها همین که حدس
میزنند شاید ایران در بیست و چند سال آینده بتواند به تکنولوژی هستهای
دست پیدا کند، ترسیدهاند! چه برسد به روزی که ایران واقعاً دارای بمب اتم
شود. جنگ نرم ایران از زمان نهضت امام خمینی (ره) علیه جایگاه جهانی آمریکا
شروع شد. امام خمینی (ره) مخالف گروههای مسلح آن زمان همچون سازمان
مجاهدین خلق یا چریکهای فدایی بود. زیرا آنان معتقد بودند که تنها راه
رهایی، جنگ مسلحانه است ولی امام خمینی (ره) به جنگ نرم میاندیشید. حتی یک
بار هم که عدهای از همین سران فتنه نزد امام خمینی (ره) رفتند و او را از
چنگ و دندان و حملهی آمریکا ترساندند اما وی با کمال آرامش گفت که آنها
هزاران بمب و هواپیما و کشتی داشته باشند بالاخره باید که سربازانشان
پایشان را به خاک ایران بگذارند! آن وقت ما پای آنها را قلم خواهیم کرد،
حتی همین سرکردهی منافقان به همراه چند نفر در نجف خدمت آقا رسیدند و
نهجالبلاغه را طوری تفسیر کردند تا نتیجهی جنگ مسلحانه را بگیرند ولی
موفق نشدند نظر موافق امام (ره) را جلب کنند زیرا امام (ره) میدانست که
دشمن را از راههای رفته شده نمیتوان شکست داد بلکه باید از راهی که
نمیشناسد او را شکست داد. این بود که انقلاب اسلامی با نام خدا شروع شد.
مردم در راهپیماییها به ارتشیها گل میدادند و لولهی تفنگ آنان به جای
گلوله از گل پر میشد! در این سی سال رییسجمهور آمریکا همیشه با حمایت
ایرانیان رأی میآورد و بلافاصله پس از جذب شدن به لابی قدرت عزل میشد! از
روزی که امام خمینی (ره) گفت که کارتر باید برود، او رفت و تا امروز هم
نتوانسته به عرصهی سیاسی باز گردد، باراک حسین اوباما هم اینک از نام امام
حسین (ع) استفاده کرد تا پیروز شود و میداند که اگر بیش از این از لابی
قدرت اطاعت کند، باید فاتحهی دور دوم خود را از هم اکنون خوانده شده
بداند.