کانالهای توزیع ثروت که به صورت تعدیل ثروت و یا انباشت آن میباشد، عامل اصلی بسیاری از جنگهاست.
صورت مسأله، بسیار کوچک و غلطانداز است ولی امام حسین (ع) فقط به دلیل توزیع ناعادلانهی ثروت شهید شد، امام حسن (ع) هم به همین دلیل تنها ماند و امام علی (ع) نیز به دلیل توزیع عادلانهی ثروت مورد غضب قرار گرفت (قتل علی لشدت عدالته)، همان کیسههای زر معروف بود که این فجایع را به بار آورد، اما این کیسههای زر از کجا آمد؟ محقق بزرگ امور مالی در اسلام در کتاب اقتصاد و مالیه اسلامی از انتشارات خوارزمی در سال 1350 میگوید: "در زمان پیامبر و برخی خلفا، حسابداری و امور مالی بسیار ساده بود، تمام غنایم به دست آمده، همان روز تقسیم میشد". از تمام بلاد، زکات به میزان ده درصد و خمس به میزان 20 درصد بر اساس خوداظهاری دریافت میشد و در آخرین مرحله، جمعبندی و به تعداد نفوس تقسیم و توزیع میشد. لذا با دانستن چهار عمل اصلی میشد مسایل مالی یک حکومت وسیع و جهانی آن زمان را یادداشت کرد. دیگر نیازی به انبارداریهای پیچیدهی امروز و یا تهیهی سیاهه و لیست و صورتجلسه نبود. در داستان حضرت علی (ع) میبینیم که در روز نخست تقسیم غنایم هر چه در انبار از زمان عثمان باقی مانده بود، تقسیم به تعداد جمعیت شده و برای هرکدام دو دینار ارسال شد. طلحه و زبیر با تمسخر به دلیل دو دینار، شیر یا خط بازی کردند و گفتند: "السابقون السابقون الاولون" کسانی که سابقهی زیادی در اسلام دارند و برای اسلام شمشیر زدند و خون دادند، با کسانی که همین دیروز مسلمان شدند، هر دو به یک اندازه از بیتالمال سهم میبرند! حتی وقتی حضرت علی (ع) مشغول حسابداری دیوان بود، برادر نابینایش عقیل آمد و از ایشان تقاضای مبلغ بیشتری کرد و امام علی (ع) با ذهن حسابگر خود جواب داد: "برادر، من سهم خودم را که دو دینار است میتوانم به تو بدهم ولی سهم دیگران را هرگز"، ذهن امام علی (ع) چنان با محاسبات درگیر بود که حتی از نفس خویش هم حساب میکشید "حاسبوا قبل ان تحاسبوا". یکی از نامهای قیامت هم یومالحساب است. بزرگترین آیهی قرآن در بزرگترین سورهی آن مربوط به عملیات حسابداری و امضا، شاهد، صدور سند، صورتجلسه، بدهکار و بستانکار است، اما این نوع توزیع ثروت به مذاق کسانی که میخواستند از رانتها استفاده کرده و یک شبه ره صدساله بپیمایند و به پول قلمبه و ثروت یامفت دست پیداکنند، خوش نیامد. لذا حسابداری را بهانه کردند و گفتند که این روش، بسیار ساده است و ما باید مانند کسراها و قیصرها دارای خزانه باشیم و اموال را در آنجا جمع کنیم. بعد حساب آنها را جدا جدا به صورت نقد یا مسکوک و جواهر نگهداری کنیم. استاد امور مالی این دوره را حجاج بن یوسف ثقفی میدانند. زیرا همانطور که مختار، ثقفی بود حجاج هم از همان قبیله بود و آنان سخت اشرافی و دارای خدم و حشم بودند و امور مالی آنها بسیار وسیع بود. حجاج نه تنها به کشتار شیعیان پرداخت بلکه تمام روشهای توزیع ثروت آنان را هم معکوس کرد. البته قبل از حجاج، در زمان معاویه و یزید و حتی زمان عثمان این نحوهی توزیع ثروت انجام میشد ولی به اصطلاح امروزی تئوریزه نشده بود ولی حجاج با استدلال به اینکه حکومت باید دست پری داشته باشد تا در مواقع ضروری دست به سوی مردم دراز نکند، این روش کنز را پایهگذاری کرد. ذخیرهسازی فلزات رنگین اعم از طلا و نقره و مسکوکات چیزی بود که طبق نص صریح قرآن از آن منع شده بودند "والذین یکنزون الذهب و الفضه" ولی دیگر کسی جرأت نداشت مانند ابوذر با خواندن این آیه، استخوان پوسیدهای را بر سر خلیفه بکوبد. از آن زمان ایرانیان به خدمت گرفته شدند و تا سالها زبان فارسی، زبان دیوانی بود، یعنی دبیران خلفا همگی ایرانی بودند و رسمالخط و حسابداری هم به روش ایرانیان انجام میشد. البته حجاج سعی کرد این موضوع را هم عربی کند ولی موفق نشد.