اختلاف میان مردان و زنان و حمایتهای مردمی از هرکدام میتواند زمینه یک جنگ تمام عیار باشد چرا که اومانیسم یا فمینیسم فقط یک تفکر نیست بلکه هدف آن شکل دادن به یک نظام عملی است که خواه ناخواه مخالفانی داشته و مجبور خواهد شد آنانرا از میان بردارد.
اینکه زنان راست میگویند یا مردان و اینکه زنان هستند که از زبان مردان سخن میگویند یا مردان هستند که از زبان زنان سخن میگویند همه چیز را درهم میریزد. در فیلم مختارنامه میبینیم که ابن زیاد علنا میگوید در جنگ شهری کسی پیروز است که از لشکر زنان غافل نباشد و میبنیم که استراتژی او موثر میافتد و زنان با سه تاکتیک: ترس و طمع و ضعف ایمان فریب میخورند. از ابتدای تاریخ زن متهم است که در تمام جنایتها ردپائی دارد والبته مردهم دارد! و این نشان میدهد که قضیه واقعا شبیه یک لیوان نیمه پر است و هرکس فقط بخشی از این لیوان را میبیند. وقتی صحبت زنان نیکو میشود میبنیم همه زنان نیکوکار و مادر مهربان و همسر خوبی هستند. وقتی از زیبایی صحبت میشود همه زنان زیبا هستند حتی به گفته ناپلئون زن زشت وجود ندارد و حتی زنان به ظاهر کم زیبا هم دارای زیباییهای خاص خود هستند. در اسلام هم گفته شده که خداوند که میخواست بخشی از زیبایی خود را به بشر نشان دهد زن را آفرید. در روایات است که حوریان بهشتی به قدری زیبا هستند که هزاران برابر زنهای زیبای این دنیا هستند و باز هم داریم که اگر همسر انسان صالحه باشد در آن دنیا به قدری زیبا محشور میشود که حوریان در برابر او مانند عروسک بیجان و بیحال دیده میشوند. به همین عنوان وقتی صحبت زشتی زن یا بدکاری و بیبند و باری میشود میبینیم همه را با یک چوب میرانند: فردوسی یکبار میگوید:
زن و اژدها هردو در خاک به جهان پاک از این هردو ناپاک به!
و در جای دیگر میگوید:
زن خوب و فرمانبر و پارسا کند مرد درویش را پادشا
براساس داستان مشهور ادیان زن باعث شد تا آدم آن میوه ممنوعه را خورده و از بهشت بیرون رانده شود و این داستان ادامه دارد تا تولد حضرت فاطمه زهرا س با تولد ایشان چهره زن دگرگون میشود و از مرد هم بالاتر میشود زیرا برخلاف تصور جاهلیت که فرزندان را میراثبر پدر میدانست از این هنگام میراثبر مادر میشوند و تا مدتها سادات یا فرزندان علی ع را بنی فاطمه یا ذراره زهرا میخواندند و بستگی به غلبه مرد سالاری و یا زن سالاری این اصطلاحات نیز دستخوش تغییرات میشد: امروزه کار به آنجا رسیده که حدیث معروفی نقل میکنند: لولا فاطمه لما خلقتکما: اگر فاطمه سلام الله علیها نبود شما را یعنی پیامبر و حضرت علی را نمیآفریدم!
این حدیث به سرنوشت همان لیوان نیمه پر دچار شده: نگاه کنید به:
(http: //www. valiasr-aj. com/fa/page. php؟ bank=question&id=۹۴۹ (
که برخی روایات فقط قسمت مربوط به پیامبر را نقل میکنند که در حدیث قدسی خداوند میفرماید اگر پیامبر نبود جهان را نمیآفریدم. برخی دیگر شرط خلقت پیامبر را خلقت فاطمه س دانستهاند. به هر حال اینکه نقش اول برای زنان بوده یا مردان هنوز حل نشده و شاید بتوان گفت هر کدام در جای خود نیکوست. یعنی باید دیدگاه و یا صورت مسئله و یا نوع طرح سوال را عوض کرد و الا در یک دور باطل همه افتخارات از بین خواهد رفت. برای این منظور استاد مطهری مدل تفکر نوینی میدهد. ایشان ابتدا بین عدالت و مساوات تفاوت را توضیح میدهد و سپس علت دور باطل و یا سفسطه حقوق زن و یا حقوق مرد را در خلط این دو مفهوم میداند. میگوید خداوند بین زن و مرد تساوی قرار نداده بلکه عدالت را برقرارکرده که عدل به معنی قرارگرفتن هرچیزی بر سرجای خود است زن در نقش خودش و مرد در نقش خودش. لذا غرب که خواسته جای این دو را عوض کند به اشتباه افتاده مثلا در گذشته زنان پوشیده لباس میپوشیدند و مردان آزاد بودند آنها روند را معکوس نمودند و زنان را مجبور کردند که کمترین لباس بپوشند و حتی بدون لباس با یک تکه دکلته هم بتوانند در خیابانها ظاهر شوند ولی مردان باید کاملا پوشیده باشند: بر سرشان کلاه، پایشان کفش و جوراب، تنشان لباس کت و شلوار یقهشان هم بسته و حتی با کراوات محکم شود! زنان را مجبور کردند راننده ماشینهای سنگین شوند و در دوران بارداری هم کار کند! اخیرا تقسیم کار طوری شده بود که تمام وظایف خانهداری زن به موسسات بیرونی سپرده شده بود! لباس را خشکشوییها میشستند و غذا را رستورانها میپختند تا زن در خانه هیچ کاری نداشته باشد و بتواند به کار بیرون برسد. در حالیکه عدالت اینطور اقتضا نمیکند و زنان باید متناسب با تواناییها و استعدادهایشان کار کنند نه اینکه کار مردان را تقلید کنند. لذا در گناه و معصیت و یا در نیکوکاری و اطاعت خداوند هم زن و مرد فرقی ندارند هرکس گناه و معصیت کند گناهکار است و هرکس کار خوبی کند نیکوکار است فرق تمام انسانها فقط به تقوا و نیکوکاری آنان است. همین مسئله که در بحث بسیار ساده است و ظاهرا یک امر کلاسیک و آکادمی است باعث بحرانها و جنگها و کشت و کشتارهای فراوانی شده است و سیر دوگانه تاریخی آن با رنجها و شکنجههای فراوانی روبرو بوده است. چه آن هنگام که مردان بودند و مرد سالاری بود و چه زمانی که زن سالاری شد و زنان حرف اول را زدند. در تامین امنیت اجتماعی و پدافندهای غیر عامل هم این مسئله بسیار با اهمیت است زیرا بسیاری از فتنهها برای تامین حقوق زنان در مقابل مردان یا مردان در مقابل زنان عنوان میشود. ما میبینیم همانطور که در غرب لشکر زنان بودند که جامعه را به فساد و تباهی سوق میدادند، انقلاب اسلامی هم با مدد زنان رشد کرد.