شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

خرابکاری و ضد خرابکاری

جبهه‌ها در پدافند غیر عامل 24
یکی از مهم‌ترین موارد پدافند غیر عامل، مبارزه با خرابکاری است. در واقع، دشمن با خرابکاری در تأسیسات می‌تواند ضربات اساسی بر پیکره‌ی اقتصاد وارد کند اما مهم‌تر از آن جو روانی و عمومی مسأله است؛ یعنی چیزی که به آن امنیت عمومی گفته می‌شود با خرابکاری، خدشه‌دار می‌شود.

 مثلاً اگر لوله‌ی گاز یا نفت یا هر یک از تأسیسات برق فشار قوی مورد هجوم عده‌ای خرابکار واقع شود، قطع برق فقط یک جنبه‌ی کوچک ضرر به دستگاه‌های برقی مانند یخچال و تلویزیون است، اما از آن مهم‌تر، ضرری است که از نظر روانی به مردم می‌رسد و مردم در انتظار خرابکاری‌های بزرگ‌تر و بدتر می‌مانند که نهایتاً دولت متهم می‌شود که نمی‌تواند از اموال عمومی، محافظت نماید و امنیت را حفظ کند. خرابکاران برخلاف تصور مردم عامی، دارای تحصیلات عالیه و تخصص‌ها و فوق تخصص‌های مورد نیاز هستند. به عنوان مثال در تخریب ساختمان حزب جمهوری اسلامی که سال 60 اتفاق افتاده بود، بر اساس مطالعاتی که انجام شد مواد منفجره در نقطه‌ی مرگ ساختمان کار گذاشته شده بود. یعنی با کم‌ترین چاشنی و مواد انفجاری، بیش‌ترین تلفات بر ساختمان و اعضای حزب وارد شده بود. در تخریب برج‌های دوقلو نیز برخلاف تصور مردم که با دیدن یک هواپیما فکر ‌کردند از برخورد یک هواپیما چنین آتشی برپا شده ولی تحقیقات نشان ‌داد که بمب‌گذاری‌ها در نقاط مرگ ساختمان بوده و حتی اخطار هم داده بودند که کسی به محل کار خود نزدیک نشود. بنابراین نشان دادن هواپیما یک انحراف ذهنی بوده است. چون یک ساختمان با برخورد هواپیما حداکثر در چند طبقه دچار آسیب شده یا آتش‌سوزی به طبقات بالا منتقل می‌شود و دیگر به طبقات پایین سرایت نمی‌کند. قبل از انقلاب اسلامی نیز خرابکاران از مهندسان دو دانشگاه بزرگ آن زمان بودند؛ شهید مجید شریف واقفی از دانشگاه صنعتی‌ای که هم اکنون به نام ایشان است، برخاسته بود و بقیه نیز اغلب از دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران بودند. مهندس میثمی نیز یکی از این خرابکاران بود که در حین آزمایش مواد منفجره دچار آسیب شده و بینایی خود را از دست ‌داد. این گروه از مهندسان قصد داشتند در سال 1350 وقتی که جشن‌های دو هزار و پانصد ساله در حال اجرا بود و سران بسیاری از کشورها در ایران بودند، با تخریب ایستگاه برق فشار قوی باعث خاموشی شده و جشن را بر هم بریزند. به همین دلیل آن زمان در داخل ساواک، کمیته‌ای به نام کمیته‌ی مشترک ضد خرابکاری تشکیل شده بود. آن‌ها با نفوذ در تشکیلات این مهندسان آن‌ها را دستگیر می‌کردند، به طوری که اعضای این سازمان هنگامی که کادر مرکزی، آخرین جلسه‌ی خود را داشت و می‌خواست نقشه را مرور کند، در محل اختفای جلسه مورد حمله قرار ‌گرفت و 13 نفر از 16 نفر کادر مرکزی دستگیر ‌شدند؛ 3 نفر دیگری که دیر به قرار رسیده بودند، با مشاهده‌ی درگیری از محل متواری می‌شوند. با اعترافات یکی از این 13 نفر که زنده می‌ماند، 12 نفر بقیه به اعدام محکوم می‌شوند. این یک نفر که با اعترافات خود سالم مانده بود، بعد از آزادی از زندان در سال 1357 گروه منافقین خلق را تشکیل می‌دهد و اکنون نیز در خدمت آمریکا به همان خرابکاری‌ هم‌چنان ادامه می‌دهد. البته برخی خبرها حاکی از این می‌باشد که این فرد، معدوم یا ناپدید شده است. 
بنابراین برای مقابله با خرابکاری نیز نیاز به افراد زبده وجود دارد، مانند گلبول‌های سفید در بدن که وظیفه‌ی حفاظت از بدن را بر عهده دارند؛ اگر سیستم دفاعی یا حفاظتی بدن کاهش یابد، ویروس‌های موجود در بدن فعال می‌شوند. بیماری ایدز در واقع بیماری نیست، فقط قدرت دفاعی بدن را از بین می‌برد و فرد را به تمام بیماری‌ها دچار می‌کند؛ چه بسا ممکن است با یک سرماخوردگی ساده از بین برود. در دوران بعد از انقلاب اسلامی اهمیت زیادی برای این امر قایل نبودند. چون اغلب مسؤولان از زندانیان سیاسی سابق به شمار می‌آمدند و مایل به استفاده از سیستم ضد خرابکاری موجود نبودند ولی با وارد شدن ضربات در روزهایی مثل هفت تیرماه و هشت شهریورماه ناچار بر حفاظت، تأکید بیش‌تری شد. اینجانب که بعد از جریان 8 شهریورماه 1360 معاون حراست نخست وزیری بودم، دستور داشتم از ورود کلیه پرسنل نخست وزیری جلوگیری کنم و تا با آنان مصاحبه و یا به اصطلاح بازجویی نمی‌کردم و تأیید نمی‌شدند، اجازه‌ی حضور در محل کار نداشتند. بنده شناخت کافی از اعضایی که بمب‌گذاری می‌کردند، داشتم چون اغلب آن‌ها از سال بالایی‌های دانشکده‌ی ما بودند. هنوز این پرونده‌ها مفتوح است، عاملان آن معرفی نشده‌اند و تنها به ارایه‌ی یک مصاحبه از یکی افراد فراری اکتفا شده است. زیرا در جریان تحقیقات، دستور منع تحقیق صادر و مسؤول حراست، تعویض و به جبهه اعزام شد و در آن‌جا در کنار برادرش به شهادت رسید.
افراد جدیدی که به ریاست این واحد گمارده شدند، این واحدها را در تمام وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی توسعه دادند و حراست کل کشور شکل گرفت. اولین جایی که بعد از نخست وزیری حراست تشکیل شد، وزارت نفت بود زیرا حفاظت از لوله‌های گاز و نفت مانند حفاظت از شریان اقتصاد کشور محسوب می‌شد. آسیب‌پذیری لوله‌های نفت در آن بود که اکثراً طولانی و بد مسیر و فرسوده بودند. حراست هواپیمایی نیز بسیار مهم بود. البته حفاظت که شامل حفاظت فیزیکی، حفاظت نیروی انسانی و حفاظت اسناد می‌باشد، اکنون در ایران بسیار پیشرفته شده، به طوری که طبق آمارها کم‌ترین هواپیماربایی در ایران اتفاق افتاده است، در حالی که کشور هشت سال درگیر جنگ بود. طبیعی است که اگر این طور نبود، ایران هم مانند افغانستان یا عراق و پاکستان هرگز روی آرامش را نمی‌دید. خرابکاران در عراق چنان حاکم هستند که در یک روز می‌توانند عملیات زیادی در سراسر این کشور انجام دهند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده، تمام این انفجارها فقط به دست چند مهندس مکانیک عربستانی انجام می‌شود. آن‌ها به عنوان مکانیکی رایگان خودروهای مردمی را تعمیر و در میان دستگاه‌های خودرو، بمب رادار جاسازی می‌کنند و وقتی راننده به مراکز پرجمعیت می‌رود، آن را با رادار منفجر می‌کنند. ابتدا که این راز کشف نشده بود، عملیات انتحاری محسوب می‌شد اما اکنون همه می‌دانند که راننده از جریان بی‌اطلاع است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد