شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

فروش اطلاعات و ضد اطلاعات نوین

در گذشته کسب اطلاعات از دشمن بسیار سخت بود زیرا راه‌ها دور، وسیله رفت و آمد سخت و ارتباطات خیلی کم امکان پذیر بود و در بسیاری از موارد با مرگ و زندگی گره می‌خورد، مثلاً اگر ایران می‌خواست از دربار روم اطلاعاتی به دست آورد امکان آن بسیار کم بود،
 زیرا اولاً وجود سفارت‌خانه‌ها به معنای امروز تکامل نیافته بود و نمایندگان کشورها بیش‌تر جنبه تشریفاتی داشتند و بسیار کم اتفاق می‌افتاد که در حالت عادی نمایندگان کشورهای دیگر به طور کامل حضور داشته باشند؛‌ ثانیاً آن زمان، تعریف کشور با امروز متفاوت بود. مثلاً می‌گویند که در آن زمان فقط دو حکومت یا دولت وجود داشت؛ ایران و روم! در زمان برامکه که ایرانیان در دربار هارون‌الرشید نفوذ داشتند، توانسته بودند وسعت ایران را به جایی برسانند که حدود 97 کشور تحت سیطره عباسیان بودند. آسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا همگی زیر پرچم یک حکومت بودند. می‌گویند چهار فصل در آن کشورها وجود داشت به طوری که اگر هارون‌الرشید در زمستان سیب سرخ می‌خواست از درخت کنده و به او می‌دادند! ثالثاً وسیله ارتباطی وجود نداشت مثلاً حتی اگر جاسوسان ایرانی موفق به کسب خبر و یا دریافت اطلاعات باارزشی می‌شدند نمی‌توانستند به موقع به گوش کسانی که لازم است برسانند. البته در دوره هخامنشیان که کشور ایران بسیار بزرگ بود، گروهی برای خط ارتباطی، به وجود آمدند که همان چاپارها بودند. آن‌ها اسب‌های تندرویی داشتند که با سرعت راه را طی می‌کرد و وظیفه هواپیما یا قطار امروزی را در انتقال پیام‌ها بر عهده داشت. البته میزان نفس اسب‌ها را محاسبه کرده بودند و فقط به اندازه نفس آن‌ها راه را ادامه می‌دادند. جایی که نفس اسب تمام می‌شد آن را تعویض می‌کردند. این محل تعویض، منزل یا کاروانسرا نامیده می‌شد. به عنوان مثال اگر می‌گفتند از تهران تا شیراز چهار منزل راه است، یعنی چهار اسب باید تعویض ‌شود و یا اگر یک اسب است، چهار بار باید استراحت کند. در زمان حکومت امیر‌المؤمنین نیز که وسعت کشور بسیار زیاد بود، این اسب‌های تندرو اهمیت بیش‌تری داشتند به طوری که معروف است حضرت علی (ع) شنید که در مرز غربی کشورش بعد از شامات فعلی (مرز دریای مدیترانه) یکی از رزمندگان نابخرد، خلخالی را از پای پیرزنی به عنوان غنیمت بیرون کشیده است، وقتی این خبر به امام علی (ع) رسیده بود، ایشان طی خطبه‌ای معروف اهمیت اطلاع‌یابی را گوشزد می‌کند و می‌گوید که اگر حاکم اسلامی از اوضاع مردم خبر نداشته باشد، گناهکار است و اگر خبر داشته باشد و اقدامی نکند باز هم گناهکار است و حتی فرموده است که جا دارد اگر کسی این خبر را بشنود و از غیرت اسلامی جانش از تن به در شود! شاید کسب اطلاعات تا قبل از کشف آمریکا زیاد اهمیتی نداشت و اکثراً با همان روش سنتی، روزگار خود را می‌گذراندند اما دورافتاده بودن قاره آمریکا، مسؤولان آن کشور را به فکر اختراع یا کشف راه‌حل‌های جدید انداخت. آن‌ها دانشمندان را از سراسر جهان جذب کردند و یا حتی دزدیده به آمریکا بردند تا روش‌های نوین ارتباطی را به دست آورند. این کار آن‌ها باعث شد تا تلگراف و رادیو و تلویزیون و امثال آن کشف شود. تلفن و هواپیما از ضروریات آمریکا بود در حالی که برای آسیا یا اروپا چندان مهم نبود. علت هم آن بود که از شرق آسیا تا غرب اروپا ارتباط از طریق خشکی به راحتی برقرار می‌شد، به عنوان مثال در جنگ‌های صلیبی امثال مارکوپولوها زیاد بین مغول‌ها و اروپایی‌ها رفت و آمد می‌کردند و هدفشان استفاده از وحدت بین مغول‌ها و صلیبی‌ها برای پیروزی در جنگ علیه ایران و مسلمانان بود. اما بین آمریکا به عنوان ینگه دنیا یا دنیای جدید، یک یا چند اقیانوس فاصله بود و باید از روش‌هایی استفاده می‌شد که بتواند این فاصله را از بین ببرد لذا اختراعات دور‌گرایی در آمریکا بیش‌تر از کشورهای دیگر حمایت می‌شد. اکنون نیز اینترنت یا ماهواره همگی از لحاظ حمایت بیش از همه مرکزیت خود را در آمریکا پیدا می‌کند و کشورهای دیگر از آن بهره‌ای نمی‌برند، مثلاً تجارت الکترونیکی در کشورهای آسیایی یا ایرانی جا نمی‌افتد ولی در آمریکا اهمیت بالایی دارد زیرا هر چیز که آمریکا نیاز دارد این طرف آب است و فقط می‌تواند از طریق اینترنت آن را سفارش دهد. یک ایرانی حتی از مراجعه به فروشگاه شهروند که در کنار گوشش است، لذتی نمی‌برد زیرا وقتی همه کالاهای سراسر جهان مجبورند از این چهارراه جهانی عبور کنند نیازی به ثبت سفارش یا درخواست کالا نیست! و اگر این کارها را هم انجام می‌دهند به خاطر رعایت روال تعیین شده از طرف آمریکاست! مثلاً در ایران و یا کشورهای مشابه، خرید یا فروش اطلاعات اصلاً مطرح نیست و مردم چندان علاقه‌ای به روزنامه و مجلات از خود نشان نمی‌دهند، در حالی که مهم‌ترین کار در سیستم اداری آمریکا فروش اطلاعات است. سازمان اطلاعات مرکزی که همان سیا باشد مقتدرترین سازمان از لحاظ مالی است. حتی در بازار بورس نقش کارگزاران به اندازه اطلاعات آن‌هاست. برای شرقی‌ها انفجار اطلاعات معنا ندارد در حالی که از طرف غربی‌ها عصر حاضر به عصر انفجار اطلاعات معروف شده است. لذا در روش سنتی اطلاع‌یابی یا اطلاع‌رسانی، شرقی‌ها بیش‌تر به شایعات اهمیت می‌دهند و روزنامه‌ها و یا رادیوها را دروغگو می‌دانند، در حالی که در غرب با محوریت آمریکا، روزنامه‌ها قادرند حکومت‌ها را نیز تغییر دهند. یک خبرنگار بیش از یک ژنرال ارتش در سرنگونی دولت‌های محلی نقش دارد.
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد