شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

جنگ نرم علیه کیان خانواده

بر اساس رهنمود‌های الهی، خانواده دارای اهمیت ویژه‌ای است. این اهمیت به قبل از تشکیل خانواده و بعد از آن مربوط می‌شود، اما در فرهنگ معاصر غرب که تمام این‌ها مطالعه شده، مسیر ضد آن را برگزیده‌اند. اکنون شاهدیم که در ایران، متوسط سن ازدواج و تشکیل خانواده، بالا و متوسط مدت ازدواج نیز کاهش یافته است.

یعنی هم تشکیل خانواده زیر سؤال رفته و هم دوام و ادامه‌ی آن و بحرانی که از این جهت گریبان‌گیر جامعه‌ی ما شده، خطرناک‌تر از جنگ نظامی است زیرا در جنگ نظامی، نفرات به دنیا می‌آیند، بزرگ می‌شوند، با اختیار به جبهه می‌روند و کشته می‌شوند، اما در این جنگ کسی به دنیا نمی‌‌آید که در جنگی شرکت کند تا کشته شود زیرا از‌‌ همان ابتدا از آمار پاک می‌شود. چه راهکارهایی دشمن اندیشیده که این جنگ نرم را پیش ببرد و چه راهکار‌هایی موجود است تا مانع این اقدام خرابکارانه و موذیانه شود؟
مهم‌ترین موانع ازدواج در ایران، زیاده‌خواهی خانواده‌ی دختران و پسران و رؤیایی اندیشیدن دختران و پسران اعلام شده است، اما تمام این‌ها ظاهر قضیه است، یعنی آن‌چه به زبان اظهار می‌کنند، زیرکانه تعبیه شده یعنی در عمل، مانع دیگری وجود دارد که کسی به آن اصلاً فکر نمی‌کند. مثلاً بسیاری از دختران و پسران از ترس آزمایش‌های پزشکی تن به این کار نمی‌دهند، زیرا هر کسی یک عیب و ایرادی دارد، گل بی‌عیب خداست، اما خداوند ستار‌العیوب است و این عیب‌ها را به نحوی پوشانده است. رازی که خدا پوشانده، بنده‌ی او اجازه ندارد آن را افشا کند. لذا معاینات پزشکی قبل از ازدواج را می‌توان یک نوع آبروریزی به شمار آورد؛ مثلاً اگر کسی ایرادی یا مرضی دارد، طبیعتاً نمی‌خواهد این مرض او آشکار شود، بنابراین تمایلی به ازدواج نخواهد داشت؛ نه این‌که ازدواج را دوست ندارد بلکه این مقدمات را نمی‌پسندد و بهانه‌ها از همین جا شروع می‌شود. اگر دختری می‌گوید درس دارد یا پسری می‌گوید آمادگی ندارد، واقعاً این‌طور نیست زیرا همین دختر یا پسر در عالم تنهایی خود تا سرحد مرگ به عوامل ازدواج می‌اندیشد و خود را گرفتار اعمال ناروا می‌کند. به این جهت است که در احکام رساله‌ی علمیه اشاره شده، اگر جوانی در اثر ازدواج نکردن به گناه بیافتد، واجب است ازدواج کند. یا در قرآن گفته شده کسانی که نمی‌خواهند ازدواج کنند باید عفاف پیشه کنند. از عوامل فتنه‌ی سال 88 هم این موضوع به خوبی روشن بود چون آن‌ها بیش‌تر، دختران و پسرانی بودند که در سن ازدواج بودند ولی شرایط سهل‌تری برای ارتباط بین خود را خواستار بودند. ازدواج از نظر اکثر جوانان هفت خوان رستم است ولی آزادی جنسی راه‌حل ساده‌ی آن است. در حالی که این تفکر از تلقین‌های شیطان بزرگ است یعنی ابتدا با ترفند‌هایی شرایط ازدواج را سخت می‌کنند و سپس به دلیل سختی شرایط ازدواج، آن را نادیده می‌گیرند. در حالی که در اسلام، ازدواج بسیار ساده و در دسترس است که نمونه‌ی آن ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) است. در این ازدواج نمونه نه تنها مسایل اقتصادی حقیر بوده بلکه حتی رفت و آمد‌ها هم کوتاه و شمرده بوده است. بر اساس روایات، هر سه خلیفه، خواستگار حضرت فاطمه (س) بودند تا به این وسیله جانشینی خود را مسجل کنند، اما حضرت فاطمه (س) جوان بی‌پولی چون علی (ع) را که زره خود را فروخت تا لوازم ساده‌ی زندگی را تأمین کند، به شیوخ ثروتمند عرب ترجیح داد. در حالی که امروزه تبلیغ می‌کنند که باید خانه و ماشین حتی ویلا و درآمد کلان داشته باشند تا بتوانند زن بگیرند! و بعد هم تبلیغ می‌کنند چون چنین چیزی مشکل شده، پس ازدواج ناممکن است. در واقع خودشان مشکل درست می‌کنند خودشان هم نسخه‌ی درمان آن را می‌پیچند. این یک طرف مسأله است. سوی دیگر آن، دوستی و عشق است که باید پایه‌ی زندگی مشترک باشد. قهرمان‌سازی و چهره‌پروری در مسایل جوانان باعث می‌شود تا علاقه‌ی آنان به چند ستاره‌ی دست‌نیافتنی غرب تا حدی رشد یابد که کنار دستی‌های خود را نبینند. مثلاً در یک جمعیتی که همه موهای مشکی دارند، عروسک‌هایی با موهای بور و یا هنرپیشه‌هایی از این دست اصولاً توجه به مو سیاه‌ها را از بین می‌برد. البته سعی شده در سینمای ایران یا صدا و سیما این الگو ترمیم شود ولی جنگ نرم به همین معناست که رسانه‌ی ملی تا کجا امکان چنین اصلاحی را دارد، در حالی که ماهواره‌ها به درون خانه‌ها سرک می‌کشند و سریال‌های رنگارنگ غربی از بیرون هجوم می‌آورند. نهایتاً اگر دو یا چند سریال بومی هم ساخته شود، قهرمان آن به قدری چرکین و با گریم تند معرفی می‌شود که احتمال جایگزینی آن از بین می‌رود. اصولاً عشق را با تعریف جدید معرفی می‌کنند و عاشق، دیگر آن مجنون ایرانی نیست که با رعایت اصول دین عاشق شود! (یک شبی مجنون نمازش را شکست / بی‌وضو در کوچه لیلی نشست) بلکه عاشق کسی است که مانند زنبور عسل به تمام گل‌ها سر بزند و از هرکدام فقط شهد آن را کام بگیرد! یعنی به حرام خدا راضی و از حلال خدا ناراحت باشد. 
مسأله‌ی مهم دیگر در امر ازدواج، تداوم نسل پاک یک ملت است. اگر هرکدام از این اوامر یعنی تداوم و پاک بودن بر هم بریزد، نسلی ناآگاه و بدون هوشمندی باقی خواهد ماند. اصولاً ماندگاری ایران با هوش بالا فقط به دلیل رعایت اصول اخلاقی و مذهبی در طول تاریخ بوده است و اگر نسل این قوم هوشمند، فاسد شود یا ادامه پیدا نکند، چه سرنوشتی خواهد داشت؟ مبارزه با ازدواج سالم به دنبال همین است. اگر نژاد قوم ایرانی ادامه پیدا نکند، اصلاً ازدواج و تزاید نسلی صورت نگیرد یا اگر می‌گیرد، منحرف بوده و فاقد اصول اخلاقی باشد تا نسل فاسدی بر این جامعه مسلط شوند، آن‌گاه کار استعمار با یک مشت نسل فاسد بسیار راحت‌تر است تا مردمی که در مقابل تحریم اقتصادی، ماه رمضان را و در مقابل تهدید نظامی، ماه محرم را دارند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد