شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى
شىنجاڭدىن غەززەگىچە

شىنجاڭدىن غەززەگىچە

ماھانىغا رەھمەت ، ئۇ ئامېرىکا زۇڭتۇڭلۇقىنىڭ کاندىداتى بولدى

شتر نماد ایران نیست

ایران با تمدن بسیار زیاد و سرزمین های تحت سیطره امروزه از سوی غرب به چند شتر سوار سوسمار خوار بیابانگرد تبلیغ می شود! حتی در تبلیغات داخلی هم همینطور . همانطور که رئیس جمهور محترم در مراسم بزرگداشت شهدای خبر نگار اشاره داشت در تبلیغات یکی از اپراتور ها وقتی صحبت ایران می شود یک شتر سوار بیابانگرد مفلوک را نشان می دهند اما صحبت اروپا که می شود هواپیما ،موشک و رایانه دیده می شود آیا ایرانیان دراین پیشرفت ها هیچ نقشی نداشتند؟ویا اینکه بر اثر نادانی این کار می شود: اگر بر اثر نادانی است باید به اطلاع برسانم که ایران کشوری چهار فصل است و کوهستان های آن بیشتر از بیابان های آن است و جمعیت ایران بیشتر در دامنه کو هستان ها زندگی می کند و از آب و هوای معتدل کوهستانی بهره می برند . ایرانیان ازقدیم مالک اعراب بودند حتی در زمان ظهور اسلام عربستان یکی از توابع ایران بود وفرماندار ایرانی با دیدن پیامبر مسلمان شد. باز هم اگر نمی دانند از نظر اعراب ایرانی ها فارس بودند یعنی همگی اسب سوار بودند! حالا چطور شده بهترین اسب ها اسب عربی شدند و ایرانی ها شتر سوار باید آن را در معجزات دروغ پردازی رسانه های غرب جستجو کرد و ساده اندیشان یا بد اندیشانی می خواهند همه چیز را برعکس نشان دهند. البته نا گفته پیداست اگر در ادبیات و هنر ما نشانی از بیابان و یا شتر است اشاره به عصر غروب عاشوراست که اعراب خاندان پیامبر را به اسارات می برند...!

آسیب شناسی وضعیت کار و اخلاق حرفه ای در ایران

طبیعی است برای آسیب شناسی  وضعیت کار واخلاق حرفه ای وزارت کار و امور اجتماعی تحقیقاتی را انجام داده است که میتواند جز و مطالعات اولیه باشد. اما بهر حال مطالعات جدید نیز جای خالی دارد.

مقدمه : مردم در سراسر دنیا بر دو دسته کاملا مجزا تقسیم می شوند که نیمی از آنها با امری موافق ونیمی دیگر مخالف هستند. به زبان آمار 50درصد مردم سمت چپ میانگین هستند و 50 درصد سمت راست آن قرار می گیرند. که البته این درصدها خود شامل درصدهای جزئی تر هستند مثلا 65 درصد مردم حول میانگین هستند و حد فاصل  -z تا  +z  را پر می کنند و 95درصد 2 انحراف معیار دارند 99 درصد هم 3 انحراف دارند و 1 درصد یعنی دوتا نیم درصد در انتهای منحنی نرمال در حد افراط  و تفریط قرار می گیرند.

مثلا در مورد فرهنگ کار بطور نرمال 65 درصد مردم باکمی اختلاف بدنبال سعی وکوشش وکار کردن هستند وتا حد امکان اخلاق حرفه ای راهم رعایت می کنند و باصطلاح امروزی سرخود را پائین انداخته و آهسته میرند و آهسته میایند. اما طبیعی است کسانی باشند که با شدت های متفاوت هنجار گرا یا هنجار شکن باشند. با زبان آماری فوق میتوان گفت بطور نرمال 50درصد مردم به اخلاق حرفه اهمیت می دهند و با شدت وضعف بدنبال شناخت ورعایت آن هستند ( طرف راست منحنی نرمال ) و برعکس 50 درصد هم زیر کار دررو و یا تنبل هستند که با شدت و ضعف بدنبال پایمال کردن کار و اخلاق حرفه ای هستند.

نقش دولتها : در جامعه آماری بیش از 30 نفر توزیع کاملا نرمال است یعنی در میان یک ملت یا یک گروه اجتماعی یا قبیله های بزرگ این علاقمندی به دقیقا به 50 درصد می رسد. وبه اصطلاح آماری منحنی در جوامع بسیار انبوه از حالت چولگی در می آیند.  و در اطراف میانگین جمع می شوند. اما نقش دولتها دراین گونه موارد تغییر میانگین است تا جامعه بطور نرمال به میانگین بالاتری شیفت کند. مثلا میانگین کار مفید در ایران اگر 6 ساعت باشد طبیعی است تعدادی بالای 6 ساعت کار مفید داشته باشند وتعدادی هم زیر 6 ساعت و بطور قطه موضوع 50 درصد کاملا صادق است . یعنی کسی دقیقا 6 ساعت کار مفید داشته باشد مطرح نیست بلکه حاصل جمع مقادیر اطراف میانگین صفر است . یعنی مثبت ها و منفی ها  یکدیگر را خنثی می کنند. دولتها میتوانند با فرهنگ سازی میانگین را به 7 ساعت افزایش یا به 5 ساعت کاهش دهند اما مردم باید توزیع نرمال داشته باشند.

اشتغال حداکثری : در جوامع عادی  ونرمال اشتغال کامل وجود دارد یعنی هرچیزی لازم است تولید می شود وهرچیزی لازم است مصرف می شود چرا که اگر اینطور نباشد قانون عرضه وتقاضا دوباره آن را به حالت اولیه در می آید مثلا اگر تولید یک کالا کم باشد قیمت آن بالا می رود و سود آور می شود بقیه تولید کنندگان برای سود آوری به تولید آن روی می آورند و تولید افزایش می یابد وقیمتها کاهش یافته به حالت تعادل می رسد . یا اگر کار زیاد باشد دستمزد ها بالا می رود وکارگران به آن کار رجوع می کنند وبا زیاد شدن عرضه کار دستمزدها پائین می آید ودوباره کارگران کمتر مراجعه می کنند وبه حالت تعادل می رسد.

لزوم بیکاری : در اشتغال حداکثری میزان بیکاری مطلق به یک درصد وبیکاری پنهان به 5 درصد می رسد (فاز سوم وچهارم ) ولذا وجود بیکاری لازمه اشتغال کامل است زیرا اگر جامعه نرمال باشد چنین امری طبیعی است .

مثلا معلولین ذهنی ، کودکان زیر 18 سال یا پیرمردان از جمله گروههای هستند که طبیعتا باید بیکار باشند . که آن را بیکاران ذاتی می نامیم . اما بیکارهای فصلی یا بیکارهای آماری معیار تعیین دستمزد هستند. یعنی اگر اصلا بیکار وجود نداشته باشد امکان استخدام از بین میرود وتعیین دستمزد از حالت رقابت خارج می شود. و مانند مثال فوق جامعه دچار عدم تعادل می گردد.

با توجه به مقدمه فوق به نظر می رسد مسئولین باید دید گاههای خود را عوض کنند یعنی مهمترین آسیب اخلاق حرفه ای و کار مشخص نبودن تعریف و دامنه آن است . فرضا مسئولی به ژاپن میرود اورا به کارخانه ای میبرند ومشاهداتی را انجام میدهد اما این مشاهدات کافی نیست تا نتیجه گیری منطقی داشته باشد . ولی او این کار را انجام می دهد یعنی بلافاصله نتیجه گیری می کند و حکم میدهد.

یا دانشجویی به آمریکا اعزام میشود ویا در انگلیس درس می خواند چون مردم ایران ارتباط نزدیکی با آن محیط ندارند زمینه برای اظهار نظر های فردی و نتیجه گیری فوری ایشان کاملا فراهم است ...

مهندسی وطراحی تئوریک کار مضاعف وهمت مضاعف

مهندسی وطراحی تئوریک کار مضاعف وهمت مضاعف

مقدمه: برای درک کار و همت  مضاعف کافی است به اتفاقات اطراف خود به دقت نگاه کنیم :

اتفاق مبارکی که پس از اعلام این نظریه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی افتاد رونمایی از نسل سوم سانتریفیوژها است درواقع نسل سوم به ما می گوید که چگونه کار مضاعف کنیم  .

همت مضاعف یعنی چه :مضاعف طبیعتا بمعنی دوبرابر به تعریف ریاضی نیست بلکه بیش از یک برابر را بیان می کند بنابر این اگر سانتریفیوژهای نسل سوم 6 برابر نسل اول تولید دارند میتوان به معنی کار مضاعف تلقی کرد . و کسانی که این سانتریفیوژ ها را ساخته و یا ابداع کردند دارای همت مضاعف بوده اند.

مهندسی این عمل: کافی است این عمل را کالبد شکافی کنیم تا همت مضاعف و کار مضاعف خود را نشان دهد.

 ابتدا طرح کلی :

هدف : بالابردن میزان بازدهی و استفاده از حداکثر ظرفیتهای موجود برای رفع نیازهای جامعه .

هدفهای فرعی : استراتژیها:

بیان نیازها و اولویت های آن در سطوح مختلف محلی ، شهری ، استانی ، ملی ، منطقه ای و جهانی

تعریف کار وهمت

باید دانست کار باید منتج به محصول باشد لذا دور زدن یا تلاش بی هدف کار محسوب نمی شود

ارزش گذاری برای کار و همت باید دانست هرنوع محصولی نیز نباید حمایت شود بلکه محصولات در چارچوب مقررات اسلامی تعریف و ارزش گذاری شود مثلا تولید انبوه و دوبرابر یا چند برابر مواد مخدر کار مضاعف یا همت مضاعف نیست بلکه بر عکس کشف و انهدام آن کار مضاعف و همت مضاعف را می طلبد. 

ایجاد انگیزه برای کار مضاعف : عقده های انباشته تاریخی ایرانیان بر اثر سرکوفت غربی ها یک انگیزه مثبت برای کار مضاعف و همت مضاعف است ولی این انگیزه موقتی است و با دویا چند پروژه اشباع میشود. هر انگیزه دیگر حتی سلسله مراتب  مازلو  هم همینطور است تنها انگیزه ای که بی نهایت است خدا جویی و بندگی ذات اقدس الهی است یعنی باید برای خدا کار کرد و مامور به تکلیف بود. 

سازماندهی : طبیعی است این امور نباید در حد شعار باقی بماند. به همین منظور تاسیس یا بنیان نهادی به این منظور زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی و با همکاری ارگانهای اجرایی لشکری کشوری لازم است . بهترین عناصر برای این کار مدیران موفق هستند. میتوان از نخبگان ومدیران موفق که در کارنامه خود همت عالی را دارند در سطوح مختلف سازمانی استفاده کرد.

هدایت عملی : باید تاکتیک ها از استراتژیها بیرون بیاید و بخشنامه ها و دستور العملهای لازم زیر نظر این سازمان تهیه واعلام گردد تا هرکس وظیفه خود را بداند.

بررسی نتایج: طبیعی است رها کردن کار به حال خود نمیتواند موثر باشد لذا باید هرماه یا هر هفته و در برخی موارد هرروز نتایج بررسی شود و با اهداف تطبیق شود.

اصلاح ناراستی ها  : انحراف از اهداف یا عقب ماندگی از طرح زمان بندی بعنوان ناراستی یا مشکل شناخته میشود و باید علل آن بررسی و در رفع آن کوشید.

ارایه گزارش : نهایتا مردم و مسئولین همیشه در انتظار دریافت نتایج هستند بی خبر گذاشتن آنها به معنی بی اهمیت کردن طرح است لذا باید بطور ادورای گزارش هایی به مسئولین و در نهایت به مقام معظم رهبری داده شود و ایشان بر اساس صلاحدید آن را برای مردم باز گو کنند یا مجوز باز گو کردن آن را به مسئولین بدهند

روش ایرانی

 

برای کمک به سیل زدگان پاکستانی که بیش از 20 میلیون آواره و بیست هزار کشته داده است

باید به روش ایرانی عمل کرد ومسئولین ایرانی نباید منتظر چراغ سبز آمریکا باشند ! زیرامعمولا کمک رسانی به زلزله زده ها توسط مسئولین ایران بعد از آمریکا و اروپا و با ترس و لرز صورت می گیرد که مبادابگویند درامور کشورهای دیگردخالت شده است !

 روش ایرانی خیلی سریع و ساده است و بدون پیچیدگی می باشد.  مثلا اگر در استان مازندران سیل بیاید بلافاصله رهبر نماینده می فرستد و رئیس جمهور راسا حضور می یابد و با مردم از نزدیک دیدار می کند از نظر اجرائی حضور رهبری یا ریاست جمهوری در یک مکان یعنی تامین امنیت، جاده سازی، آماده سازی و تشدید کمک رسانی.  در واقع حتی اگر فقط حضور فیزیکی هم  باشد مسئولین محلی را دلگرم و آنان را به کوشش بیشتر و توجه بالاتر به مردم سوق می دهد و این علاوه بر آن است که مسئولین ایرانی در کنار حضور فیزیکی معمولا کمک های مالی و فنی و مهندسی راهم دارد. واگر همین الگو برای مردم پاکستان یا حتی مردم چین و یا خود آمریکا هم اجرا شود از نظر تئوری اسلامی هیچ مانعی ندارد زیرا مردم پاکستان و یا اندونزی و چین و آمریکا همه مخلوق یک خدا هستند و کمک به آن ها نه تنها جایز بلکه واجب است. و لذا همانطور که در اخبار آمده که رئیس حمهور محترم به میان سیل زدگان پاکستانی خواهد رفت این طرح بسیار خوبی است و مطمئن باشند که مردم پاکستان آن قدر که از دیدن یک مقام ایرانی خوشحال می شوند قابل مقایسه با  چند تکه نان و یا یک پتو نخواهد بود. این دیدار ها امید به زندگی و تلاش را  در آنان زنده و پایدار خواهد کرد و از رحمت واسعه الهی آگاه  خواهدکرد

آیا بانک سرمایه است؟

ازقدیم گفته اند که هرکس به آنچه ندارد مشهور است ! مثلا به کچل می گویند زلفعلی یا به کور می گویند چراغعلی ! خیلی مواقع آدم به این ضرب المثل ها بی اعتقاد می شود ولی سر بزنگاه می بیند که کاملا درست است ! یک نمونه این بانک ها هستند که برخلاف کار خانه ها و کار گاه ها که سرمایه آن ها تا 90 درصد دارائی هایشان است حتی سرمایه بانک ها به یک درصد دارئی شان نمیرسد!  و اصولا بانک ها به این دلیل به وجود می آیند که خودشان سرمایه ندارند بلکه متخصص جذب سرمایه های مردم هستند! برخی از آن ها با دروغ و برخی نیز با تبلیغات این کار را می کنند. البته این امر نافی وجود بانک ها نیست بانک ها اگرمسائل شرعی و انسانی را رعایت کنند میتوانند درآمد وسرمایه ای هم داشته باشند زیرا آن ها کار های پولی و مالی را سریعتر و بهتر انجام میدهند و بابت همین تخصص هم میتوانند کار مزد دریافت نمایند و هزینه های خود را پوشش بدهند. اما متاسفانه اکثر بانک ها به سپرده های مردمی چشم دوخته اند حتی هزینه های خودرا از این سپرده ها برمی دارند به این امید که روزی آن ها را پس بدهند و بهره سود سپرده ها هم ازاین همین سپرده های تامین می شود باز هم به امید آن که روزی پس بدهند امام تاریخ بانکداری نشان داده که هیچ بانکی نتوانسته به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند و عاقبت یا با کمک های دولت ویا با کمک های مردمی دوران خود را سپری کرده ویا با گردن کلفتی خود را ورشکسته نشان داده واز استیفای حقوق مردم سر باز زده است. و یا با فریب و سند سوزی حق آن هارا پایمال نموده است که نمونه آن حادثه یازده سپتامبر است که در آن تمام اسناد مربوط به بدهی بانک ها و سرمایه داران بزرگی چون بوش و بن لادن در برج دوقلوی تجارت جهانی  سوزانده شد. وبرای اینکه این حادثه هرگز به موضوع اصلی نپردازد هرساله یک کلک جدید سوار می کنند که امسال هم  به سیم آخر زده و قرآن سوزی به راه انداختند! و این البته جز آبروریزی برای آن ها که آبروئی نداشتند چیز دیگری نبود زیرا آن ها سال ها تبلیغ کرده بودند که ایرانی ها یا اعراب کتاب ها را می سوزاندند، اما امروز خودشان این کار را می کنند و به آن افتخار هم می کنند! همه این ها نتیجه بالا آوردن بدهی های کلان است یعنی اغلب کسانی این کار را می کنند که دیگر امیدی به آزاد بودن ندارند و می گویند حالا که قرار است دستگیر و محاکمه شوند چه بهتر که قضیه ناکارآمدی اقتصاد آزاد غربی نباشد و مردم تصور نکنند که آن ها به دلیل بدهی و ورشکستگی به زندان می روند بلکه فکر کنند برای حادثه 11 سپتامبر و برای مبارزه با بن لادن است ! در حالیکه بن لادن و تروریسم هر روز سرحال تر می شوند. واین نشان می دهد نه تنها با آن مبارزه نمی شود بلکه تقویت هم می شوند. آیا اشغال افغانستان جز برای افزایش قاچاق مواد مخدر بوده و آیا تا کنون تولید و توزیع آن در افغانستان و کشور های همجوار کاهش یافته؟ و یا اینکه در روز روشن ارتشآْمریکا با هواپیما های نظامی اقدام به توزیع مواد مخدر می کند و بهانه ای جز بدست آوردن درامد و تامین هزینه جنگی ندارد؟ البته این در آمد ها هم حتی صرف هزینه های جنگی نمی شود بلکه یک راست به حلقوم بانک ها سرازیر می شود که می گویند در حال ور شکستگی هستند.! بنابر این در اقتصاد آزاد غربی همه چیز به مواد مخدر برمی گردد. حتی نجات بانک ها هم فقط با پول تجارت نامشروع و پرسودی چون تجارت  اسلحه  و مواد مخدر است . و این است که اگر کسی ادعا کند بانک سرمایه است نه سخن علمی گفته و نه چیزی که حتی خودش به آن اعتقاد داشته باشد و این تبلیغات فقط برای فریب مردم و جذب نقدینگی آن ها واگر زمان های طولانی تری وعده باز پرداخت می دهند فقط به این خاطر است که شاید تا آن موقع دیگر نباشند و کسان دیگری چوب آن ها بخورند